یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۰۳ اول مهر ۱۳۹۷

مداحان حکومتی بخشی از نیروی سرکوب

مهدی سامع

 

مدت کوتاهی پس از آن که رسانه های وابسته به دربار خامنه ای از ارادت ویژه مقام معظم به مداحان خبر دادند، حسن روحانی در جلسه هیات دولت در نقش مداحان ظاهر شد تا شاید با درآوردن اشک حاضران، برای رهبر نظام خود شیرینی کند. خامنه ای گفته است: «من جامعه ‌ی مدّاح را از ته دل دوست می دارم، برایتان دعا می کنم.». (مرصاد نیوز) در این دوست داشتن البته احساس و عاطفه نقشی ندارد و آن چه مناسبات بین «آقا» با مداحان را تعیین می کند به طور مطلق منافع است.

از زمانی که مداحی به عنوان یک «شغل» به وجود آمد تا به امروز هیچگاه اکثریت این جماعت تا این اندازه وابسته به راس هِرَم استبداد مذهبی نبوده اند. این مساله به ویژه در دوره خلافت خامنه ای به طور برجسته و شفاف خود را نشان داده است.

در ماه گذشته برخی از رسانه های حکومتی سخنان خامنه ای در روز دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۲ را دوباره منتشر کردند. خامنه ای در آن سخنان گفته است: «‌‌‌هیاتها نمی توانند سکولار باشند، هیاتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه ‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه ‌‌مند به اسلام سیاسی است.» بدین ترتیب هیاتها به مثابه کانونهای اصلی عزاداری موظف اند که از حکومت دینی و در شرایط کنونی از استبداد مذهبی و ولایت خامنه ای دفاع کنند.

در جلسات عزاداری که دربار خامنه ای در ماه مُحَرَم، برخی روزهای ماه رمضان، در روزهای «فاطمیه» و ... به راه می اندازد، اوباشی همچون منصور ارضی، سعید حدادیان، حسین سازور، حسین سیب سرخی، محمود کریمی، عبدالرضا هلالی و مهدی میرداماد که جملگی از عزیز دوردانه های ولی فقیه و از مداحان معروف به «اهل بیت» هستند، به مداحی می پردازند. اینان هریک در اطراف خود نوچه های مداح – چماقدار را اداره می کنند که همواره آماده به خدمت هستند و با توجه به فراوانی روزهای سوگواری به تاریخ رسمی، کسب کار این جماعت همواره پُر رونق است و پُرواضح است که یک ریال هم مالیات نمی دهند.

در دوران بُرو بُروی احمدی نژاد که حاج منصور ارضی با عربده کشی اعلام می کرد که وزیر و وکیل تعیین می کند، بسیاری فکر می کردند که پیوند عمیقی بین احمدی نژاد و مداحان وجود دارد. احمدی نژاد به گوشه ای رانده شد و مداحان کماکان در سپهر سیاسی ولایت جولان می دهند. مداحان حکومتی برای قدرت و ثروت روضه می خوانند و می دانند که قدرت واقعی درجایی است که آنها را پروبال داده است.

 

قشر بالای مداحان و نوچه های آنها هم از آخور بیت می خورند و هم از توبره شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی به شمول شرکتهای وابسته به سپاه منفور پاسداران. قشر میانی مداحان در حاشیه قدرت با گوشه چشمی به مردم به حیات خود ادامه می دهند و قشر پایین این جماعت که به مجالس قدرت راه پیدا نکرده و برخی از آنان بنا به دلایل گوناگون به قدرت آلوده نشده اند، در مسجدها، تکیه ها، حسینیه ها و امام زاده ها و هیاتهای غیر حکومتی مداحی می کنند.

در سراسر ایران حدود ۷۰ هزار مسجد مخصوص شیعیان، ۹۲ هزار هیات و حدود ۸ هزار و پانصد امامزاده وجود دارد. در استان تهران ۱۷ هزار تکیه و حسینیه وجود دارد که ۱۰ هزار هیات مربوط به شهر تهران است.

یکی از وظابف سازمان تبلیغات اسلامی سازماندهی مداحان است. رئیس گروه هیاتهای مذهبی گفته است که: «۸۰ هزار هیات مذهبی و ۵۵ هزار مداح اهل بیت (ع) در سطح کشور با مجوز سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت فرهنگی و مذهبی دارند.» (فارس، شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۴)

رئیس شورای هیاتهای مذهبی آخرین آمار از تعداد مداحان شناسنامه دار را ۸۰ هزار اعلام کرد. (ایرنا، سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷)

سه سال قبل از این رئیس هیات مدیره خانه مداحان گفت: «هر چند به صورت دقیق آماری از مداحان کشور نداریم، اما بر اساس آخرین نظامنامه و سازماندهی صورت گرفته ۲۲ هزار مداح در کشور فعالیت می‌کنند.» وی اذعان کرد که «برخی از مداحان ما غیر‌رسمی و به صورت فصلی فعالیت دارند که با احتساب آنها در سطح کشور ۱۰۰ هزار مداح فعالیت دارند. این جای گلایه است که هر مسجدی در این کشور ۱۵ تا ۲۰ مداح دارد که شاید تنها چند نفری از آنها حایز شرایط هستند.» (فرارو، پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱)

نکته جالبی که در حرفهای رئیس هیات مدیره خانه مداحان وجود دارد این است که او معتقد است «مداحی که از روی کاغذ بخواند در تعریف ما جایگاهی ندارد چرا که مداح اهل بیت عصمت و طهارت باید اشعار را حفظ بوده و با سوز و گداز بتواند مفاهیم را منتقل کند.» (همان جا) عجبا که در مراسم روضه خوانی بیت ولی فقیه اکثر نزدیک به اتفاق مداحان از روی کاغذ نوحه سرایی می کنند.

با توجه به آمار منتشر شده می توان گفت یک جریان به طور تقریبی ۸۰ هزار نفره به نام مداحان در ایران وجود دارد که اکثر آنها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم وابسته به قدرت و به خصوص وابسته به دربار خامنه ای هستند. البته از این واقعیت نباید نتیجه گرفت که آن اکثریت مداحان وابسته حاضرند برای ولایت خامنه ای جانفشانی کنند. بخش وسیعی از این جماعت، فرصت طلبانی هستند که نان را به نرخ روز می خورند. در حقیقت سران مداحان و نوچه های آنان در پیوند با سپاه پاسداران، نیرویی را تشکیل می دهند که همراه با لباس شخصیها، حزب اللهیها، اراذل و اوباش، باجگیران و چماقداران برای سرکوب جنبش آزادیخواهی آماده به خدمت هستند. این وظیفه را در جنبش دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸، در خیزشهای سال ۱۳۸۸ و در قیامهای دی ماه سال ۱۳۹۶ به خوبی انجام دادند و مزد خود را گرفتند.

حکومتی با چندین ارگان سرکوب رسمی همچون سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و ... به ارذل و اوباشی در ردیف مداحان نیاز فراوان دارد. این را خامنه ای بیش از دیگران با تبعیت از خمینی پیگیری کرد و در دوران ولایت اش از آن استفاده کرد.

خامنه ای می داند که در کانون ستیز قرار دارد و بنابرین در هیچ یک از حوزه های مربوط به امنیت نظام نباید غافلگیر شود.

احمد جنتی رئیس مجلس خبرگان خامنه ای در شروع نشست فصلی این مجلس هشدار داد و گفت: «دشمنان می‌ خواهند هزینه نابسامانیهای کشور را به پای آیت ‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب بنویسند.» (فارس، سه شنبه ۱۳ شهریور) دلواپسی آقای جنتی یک مساله واقعی و بسیار جدی است و برای همین مجلس تحت ریاست او خودسرانه به جای نظارت بر رفتار ولی فقیه، مساله صیانت از ولایت فقیه را در دستور کار خود قرار داده و حتی وارد حوزه مربوط به قوه مجریه شده است.

آخوند علم الهدی با دلواپسی می گوید: «در عرصه های مختلف امر رهبر داره زیر پا لگد مال میشه». (تلویزیون آستان رضوی، ۲۳ شهریور ۱۳۹۷)

آخوند احمد خاتمی، عضو مجلس سر سپرده ولی فقیه با نگرانی می گوید؛ محور حرکت ما فقط ولایت فقیه است، همه سوار یک کشتی هستیم، نباید کاری کنیم که این کشتی سوراخ شود و طوری انتقاد نکنیم که مردم را علیه نظام تحریک کنیم. (ایرنا، یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۷)

اما علی‌ مطهری، نایب ‌رئیس ‌مجلس ارتجاع می گوید؛ حالا که خبرگان رهبری به وظیفه ‌اش عمل نمی‌کند تعطیل‌ اش کنیم و از بیت ‌المال خرج نکنیم.

میزان نفرت عمومی از ولایت خامنه ای به حدی است که صدای برخی از شرکا هم بلند شده است.

روز سه‌شنبه ۱۳شهریور ۱۳۹۷، در جلسه علنی مجلس ارتجاع دو تن از مجلس نشینان ناپَرهیزی کرده و حرفهایی زدند که حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان این سخنان را مصداق «لجنی که از دهان» «وکیل ‌الدوله‌ های فراکسیون امید» بیرون آمده و «به چهره نظام و رزمندگان اسلام پاشیده» شده دانست.

بخشی از حرفهای این دو مجلس نشین که همان روز در سایت مجلس موسوم به «خانه ملت» منتشر شد چنین است:

 

غلامرضا حیدری گفت: «وضعیت معیشتی مردم هر روز، سخت‌ تر و سخت ‌تر می ‌شود. نخست وزیران و رؤسای جمهور، رؤسای مجلس و بسیاری دیگر عموماً یا به حصر یا به زندان کشیده شدند. سفارت آمریکا را اشغال کردیم که نقطه آغازینی برای شروع تحریم و جنگ شد. جنگ تحمیلی را حتی بعداز فتح خرمشهر ادامه دادیم تا به جایی رسیدیم که امام رحمت الله علیه در پذیرش قطع نامه فرمودند "جام زهر را می نوشم"، از بازسازی مناطق جنگی هنوز رها نشده بودیم، فعالیتهای هسته ای را شروع کردیم و در این راه آن قدر هزینه دادیم تا به نرمش قهرمانانه رسیدیم که حاصل آن پذیرش برجام شد، هنوز جوهر برجام خشک نشده بود، موشک هوا کردیم که بهانه ای برای تشدید تنش آفرینها گردید. ... مگر ما قیم دنیا هستیم که می‌خواهیم بینی همه را به خاک بمالیم..... این‌گونه که پیش می ‌رویم تمام نظام اقتصادی، روز به ‌روز مستهلک‌ تر و اعتماد عمومی کمتر و کمتر می ‌گردد، کاهش اعتماد عمومی به دست ‌اندر کاران اداره کشور قطعاً حدی دارد. خدا نکند که از حد خود تجاوز نماید، که دیگر قابل جبران نباشد.»

پروانه سلحشوری گفت: «از نظر اقتصاد ملی پول ما بی ‌ارزش ترین واحدهای پول دنیاست. گرانی، رانت، احتکار و فساد بیداد می ‌کند. از نظر اجتماعی بیکاری، فقر، فحشا، نبود آزادیهای اجتماعی از جمله بازداشت فعالان مدنی و صنفی به ‌طور روزمره دیده می‌شود؛ دانشجویان، وکلا، معلمان، کارگران، فعالان زن، فعالان زیست محیطی در حبس و حصر و ستاره ‌دار شدن قرار دارند.... ورود نیروهای نظامی به عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ و تداخل فعالیتهای نهادهای فرهنگی و نظامی را شاهد هستیم. حال رئیس‌جمهور بگویند بحران نداریم. جناب رئیس‌جمهور فعلاً با ابر چالشها درگیر هستیم و همه می ‌دانند.»

پروانه سلحشوری از ولی فقیه نظام خواست که «در زمینه سیاست خارجی، نحوه اداره صدا و سیما، نظارت استصوابی شورای نگهبان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان با برگزاری همه‌ پرسی به آرای مردم مراجعه» شود.

غلامرضا حیدری، نیز در سخنان خود خواستار مراجعه به آرای عمومی «برای حل برخی معضلات داخلی و خارجی» شد.

حسین شریعتمداری در رابطه با مخالفت غلامرضا حیدری و پروانه سلحشوری با نظارت استصوابی به طعنه این سوال را مطرح کرد: «با این که نظارت استصوابی بود، این اَجَق وَجَقها وارد مجلس شدند، اگر نبود چه میشد؟» با این سوال، حسین شریعتمداری اعتراف می کند که فلسفه وجودی نظارت استصوابی برای این است که کوچکترین حرفی از واقعیات زده نشود.

 

وقتی قطعنامه خیابان بر سرنگونی کلیت نظام تاکید می کند و هر روز در چارگوشه کشور حق طلبی فریاد زده می شود و هنگامی که تحت تاثیر ستیز بین مردم و نظام، تضاد درون هِرَم قدرت تشدید می شود، از اراجیف امثال حسین شریعتمداری آبی برای ولی فقیه گَرم نمی شود. در چنین شرایطی این شبکه سرکوبگران است که با معارضان و مخالفان درگیر می شود و در این میان مداحان همراه با اراذل و اوباش نقش ویژه ای خواهند داشت. نقشی که پاسدار همدانی، که در دفاع از قصاب دمشق کشته شده، آن را توضیح داده است.

در همین جا ضروری است حساب مداحان مستقل و مخالف حاکمیت را از مداحان شبکه سرکوبی جدا کرد. خطاب به همین دسته از مداحان است که سازمان تبلیغات اسلامی به نوحه خوانان دستور می دهد که شعر نوحه را تغییر دهند چرا که «علیه نظام جوسازی» می‌ شود.

حاکمیت از هر کنش مردمی که با نظم موجود زاویه داشته باشد احساس عدم امنیت کرده و برای مهار به طور کامل وارد صحنه می شود. اما تجربه قیامهای دی ماه سال پیش نشان داد «تعادل نظم موجود» شکننده و ناپایدار است و هنگامی که این تعادل فرو پاشد از دست تبهکارانی مثل منصور ارضی و شرکا همان کاری بر می آید که شعبان جعفری (بی مُخ) انجام داد؛ فرار!

 

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۰۳، یکشنبه اول مهر ۱۳۹۷  ـ  ۲۳ س‍‍پتامبر ۲۰۱۸

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول