تقدیم به سه تندرِ خانه فروز: 

رامین حسین پناهی ، زانیار و لقمان مرادی

 

هنگام که خشکسال فرو افتد

فتح الله کیائیها

 

هنگام که خشکسال

فرو افتد

اندوهِ ابر می روبد

غمان گندمزار را

و تعفن لاشه هایِ جنایت

روبیده می شود ازبساط خاک.

 

ما مردمان داس و مزرعه ایم

و تَبلور باروری

بر سرانگشتانِ عاشقِ مان

معجزه خواهد کرد،

/نه چنان عیسی که مرده ای/

بَل ، چونان خاک

که لاله ای و شقایقی.

 

ما

فرزندان خاک و آب و آتشیم

که صلح و رهایی

از معجزات ماست.

 

هنگام که خشکسال فرو افتد

این داس و مزرعه.

و این

شکوفه های علم و رهایی.

 

وقتی که خشکسال فرو افتد

سیراب می شود ماه

از زلالیِ چشمه ی خون

که می جوشد

چونان شراره ی خورشید

از قلب عاشق ما.

 

هنگام که خشکسال فرو افتد.

 

هنگام .......که......

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۰۳، یکشنبه اول مهر ۱۳۹۷  ـ  ۲۳ س‍‍پتامبر ۲۰۱۸

 بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول