سروهای نقره پوش
به سرو برافراشته خلق، اشرف سوم که جانش را به تمامی پشتوانه پرتاب آزادی کرده است م . وحیدی (م .صبح)
خنیانگران به زبان سروهای کوهی تکلم می کنند
نگاه کن ! اسب سپید قصه ها می آید بازکنید راه را! تا حریق رکابشان برف سیاه شب را فرو نشاند و ماهیان دشت در هوای صبح پرواز کنند
ای رود سیال نقره پوش پرشتاب! انگشتر اعجابتان را به دست افسانه ها کنید! تا آرزوهاتان درانتشار بوی کلوچه و گندم لحظه های لاله ای کوچه ها را سیراب کند
شب تکرار نمی شود اگر روزهایت جلیقه آفتاب را بر تن دُرناها کند و پروانه ظریف مژگانت برفراز چمنزار شوخ آواز بخواند آنک نخستین سرود هستی باش! تا کهکشانهای صبور از متن آبی دریا تصویر مهتاب را برای چشمانتان به هدیه آورند
منبع: نبردخلق شماره ۴۰۱، دوشنبه اول مرداد ۱۳۹۷ – ۲۳ ژوییه ۲۰۱۸
|