بیانیه مادرانه در محکومیت اعدامهاي پياپي و بدون محاكمه

منبع: صفحه فیس بوک شعله پاكروان

دوشنبه 18 مرداد 1395

 

سالهاست که ایران داغدار است . هنوز زخم روییدن هزاران لاله ی گلگون بر تن سرزمین ما باقی ست. اعدامهای پیاپی، بدون محاکمه، بدون حضور وکیل، بدون رعایت آیین دادرسی یا قوانین استاندارد و بین المللی باعث از دست رفتن بهترین فرزندانمان شد. زنان بسیاری در دهه های گذشته به سوگ فرزندان اعدام شده شان نشستند. در تاریکی و تنهایی، بی آنکه دستی اشکهای شان را پاک کند، بی آنکه کسی تسلی بخش خاطرشان باشد، بی آنکه بتوانند برای شقایقهای پرپر شده شان مراسمی بگیرند، بی آنکه نشانه ای از قبری داشته باشند تا در غروبهای دلتنگی بر آن مویه کنند و اشک ببارند.

آنان مجبور شدند در بیابانها به دنبال تن مجروح و بی جان پاره های تن شان بگردند. همچنان که ما به دنبال مصطفی و امیر ارشد و صدها فرزندمان گشتیم. بسیاری از این مادران و همسران مجبور به تحمل رنجهای مضاعفی شدند. از پرداخت پول تیر تا دیدن جوانکی با جعبه شیرینی که خود را داماد خانواده شان معرفی می کرد!! ما نیز همچون خیل عظیم توده های مردم از این سوگ سراسری بی خبر بودیم.

در شهرهای مان دسته دسته گل پرپر می شد و خبر نداشتیم. سرها تبر می خوردند و خبر نداشتیم. تیر آههای بسیاری به آسمان روانه می شد و خبر نداشتیم. حاصل آن بی خبریها برپا شدن چوبه های دار در میدانها و کوچه ها و بازارهاست. حاصل آن بی خبریها رتبه اول عمل نفرت انگیز اعدام است. حاصل آن بی خبریها گشوده شدن راههای غارت خزانه ملی است. برآمدن دستهای حریص اختلاس و دزدی در روز روشن و تحت حمایت قانون.

اکنون ما زنان می دانیم رنج از دست دادن فرزند با تیر یا طناب، بی پایان است و با گذر زمان کمرنگ نمی شود. ما مادران می دانیم معنای کابوسهای شب و روز را، می دانیم معنای عمیق دلتنگی برای پاره تنی که زیر خاک مدفون است. نمی توانیم در کنار بازماندگان گلهای دشت شقایق نباشیم.

ما با قلبی خونین و تنی زخم خورده در کنار مادران و همسران و خواهران جوانان اعدام شده از دهه های گذشته تا کنون ایستاده و همراه با آنان سرود دادخواهی می خوانیم. بدیهی است برای جبران بی خبریهای مان، خواستار برچیدن چوبه های دار از سراسر ایران و همچنین محاکمه عاملان مرگ شکوفه های پرپر شده ی باغ سوخته ی هزاران مادر هستیم.

در پایان به روح پاک و آزاد جوانان اعدام شده درود می فرستیم. به خون سیاوش سوگند که تا آخرین لحظه زندگی مان در جاده ی دادخواهی گام خواهیم زد. چرا که ما، مادریم و حافظ زندگی. زنیم و بیزار از زشتی و سیاهی و مرگ.

زنده باد زندگی. زنده باد داد ستاندن از بیداد.

 اعضای مادرانه

 

 

منبع: نبردخلق شماره  374، دوشنبه اول شهریور 1395 – 22 اوت 2016

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول