پیام سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد حماسه و رستاخیز سیاهکل ‏

 

چهل و پنج سال پیش در شامگاه روز دوشنبه 19 بهمن 1349، با یک اقدام جسورانه، تاریخ جنبش آزادیبخش مردم ایران ورق خورد و دوران جدیدی در مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران علیه دیکتاتوری و امپریالیسم آغاز شد. در آن شامگاه سرد و بورانی در کوهپایه های دیلمان، یک دسته پارتیزانی به پاسگاه ژاندارمری شهرک سیاهکل در منطقه لاهیجان حمله کرده و آن را خلع سلاح ‏کردند.

رزمندگان دلیر گروه جنگل طی یک سلسله درگیریها که تا روز شنبه اول اسفند ادامه یافت، چونان موجی سهمگین بر «جزیره آرامش» شاه توفیدند و بر آن نقطه پایان گذاشتند و دیری نپایید که پیام حماسه سیاهکل بروز عینی پیدا کرد.

عمل انقلابی گروه جنگل در فضای اختناق و سرکوبی رژیم شاه چنان آتشی برافروخت که گرمای آن اندک اندک بر انجماد و سستی جامعه نفوذ کرد و «قدرت مطلق» به وسیله یک گروه کوچک ضربه جدی خورد و «ضعف مطلق» توده ها بتدریج به نیروی تغییر و به ذخیره خیزش توده ای تبدیل شد.

در آغاز، آگاه ترین و پیشروترین زنان و مردانی که قلب شان برای آزادی و سوسیالیسم می طپید، به چریکهای فدایی خلق پیوستند و با آگاهی به راه سختی که در آن قدم گذاشته بودند، با تمام جان و هستی خود راه انقلاب را هموار کردند و هشت سال بعد در بهمن 1357 میلیونها زن و مرد ایرانی در یکی از بی سابقه ترین انقلابهای دوران معاصر، دیکتاتوری شاه و نظام دوهزار و پانصد ساله سلطنتی را سرنگون کردند.

رژیم شاه در واکنش به عملیات سیاهکل، به سرکوبی گسترده روی آورد. رفقا مهدی اسحاقی و محمد رحیم سمایی طی عملیات پس از 19 بهمن به شهادت رسیدند و رفقا غفور حسن پور اصیل، علی اکبر صفایی فراهانی، احمد فرهودی، جلیل انفرادی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بنده خدا لنگرودی، شعاع الدین مشیدی، اسکندر رحیمی، محمدهادی فاضلی، اسماعیل معینی عراقی، عباس دانش بهزادی و هوشنگ نیری در بیدادگاههای نظامی و فرمایشی محاکمه و در سحرگاه روز چهارشنبه 26 اسفند 1349 به جوخه های اعدام سپرده شدند.

ساواک شاه فکر می کرد با این کشتار دَدمنشانه خواهد توانست آرامش گورستانی جامعه را حفظ کند. اما این پندار واهی خیلی زود نقش برآب شد و جنبش با گامهای اُستوار و البته با هزینه های سنگین به راه خود ادامه داد و چنین بود که سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در روزهای انقلاب بهمن سال 1357 از نظر اجتماعی به نیروی دوم پس از نیروهای خمینی تبدیل شد. در سراسر ایران، در کارخانه و محلات، در دانشگاهها و مدارس، در محلات و روستاها و در جامعه، روشنفکران و هنرمندان زنان و مردان بسیاری به پشتیبانی از جنبش فدایی برخاستند.

اسدالله عَلَم در خاطراتش به نقل از محمدرضا شاه می نویسد: «عزم و اراده آنها اصلا باور کردنی نیست، حتی زنها تا آخرین نفس به جنگ ادامه می دهند ، مردها قرص سیانور در دهانشان دارند و برای این که دستگیر نشوند خودکشی می کنند.» (امیر اسدالله علم، من و شاه، یادداشتهای محرمانه دربار سلطنتی ایران، ص146)

حماسه سیاهکل همچنین موجب برانگیختن کینه و نفرت روح الله خمینی که از موضع ارتجاعی با رفرمهای شاه مخالفت می کرد و پس از شورش 15 خرداد سال 1342 به گوشه ای خزیده بود، گردید. او در پاسخ به نامه 6 اردیبهشت 1350 مسئول اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا، در تاریخ 28 اردیبهشت 1350 نوشت: «باید حادثه سازیها و شایعه پردازیهایی را که در ممالک اسلامی برای تحکیم اساس حکومت استعماری است بررسی دقیق کنید. نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل...»

موضع خمینی آن قدر ننگین بود که وقتی این پیام در همان زمان در نشریه «اسلام مکتب مبارز»، ارگان اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا به چاپ رسید، جمله «نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل» حذف شد. (سید حمید روحانی(زیارتی)، نهضت امام خمینی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم پائیز 1374، جلد سوم، ص 486-487)

ما بارها گفته ایم و بازهم تکرار می کنیم که جنبش پیشتاز فدایی با عملیات سیاهکل و فعالیتهای جسورانه پس از آن، نقاب از چهره شریعت پردازان سترون برگرفت و همه ی کسانی که به بهانه های تئوریک و ایدیولوژیک بی عملی خود را توجیه می کردند را افشا نمود. بیهوده نیست که اکنون هم با گذشت 45 سال از آن رویداد تاریخی و با وجود کشتارهای هولناک و پیگردهای بربرمنشانه، رژیم ولایت فقیه که مایه ننگ بشریت است، مدافعان جهل و ستم و نظریه سازان حاکمیت استبدادی مذهبی می کوشند تا با تکرار اتهاماتی همچون فداییان «تروریست و خشونت گرا» ، به مقابله با رویداد تاریخی سیاهکل بشتابند. اگر جوهر و مضمون آزادیخواهانه و عدالت طلبانه جنبش پیشتاز فدایی قادر به بازتولید خود نیست، دلیل این همه تئوری بافی برای مخدوش کردن واقعیتهای این جنبش از طرف نظریه پردازان کج اندیش و بی خرد نظامهای شاه و شیخ چیست؟

واقعیت این است که درونمایه و گوهره جنبشی که از سیاهکل آغاز شد، دفاع از خواسته های برحق مردم ایران برای آزادی، استقلال و عدالت و پیکار در راه آن بود و تا هنگامی که مردم ایران به این خواسته ها دست نیافته باشند، این جنبش همچنان زنده خواهد ماند و با وجود هر شکست، کم کاری و یا انحراف ادامه دهندگان آن، راه پر فراز و نشیب کسب آزادی مردم ایران را طی خواهد کرد. روزی که بنیانگذاران جنبش پیشتاز فدایی کمر به ستاندن آزادی و عدالت بستند، می دانستند که گام در راهی سخت و طولانی گذاشته اند. اما آنان این راه را با پیکارهای خونین و با قبول هزینه های آن کوتاه کردند.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، در آغاز چهل و ششمین سال حیات خود یاد همه ی زنان و مردان دلیر جنبش پیشتاز فدایی که طی چهل و پنج سال گذشته در ‏پای چوبه های دار و اعدام و در رزمهای خیابانی و منطقه ای با ستمگران، در راه هدفهای سترگ جنبش نوین کمونیستى ایران ‏به شهادت رسیدند را گرامی می دارد. ‏

ما به تمامى زنان و مردان میهنمان که براى آزادى، دموکراسى، نابودى ستم جنسى، مذهبى و ملى، صلح و پیشرفت، عدالت و جدایى دین از ‏دولت مبارزه مى کنند درود مى فرستیم و خاطره تمامى کسانى که در راه تحقق خواستهاى ترقیخواهانه مردم ایران جان باختند را گرامى مى داریم. ‏

 

هموطنان!

در سالی که در حال پشت سر گذاشتن آن هستیم، تضاد بین مردم ایران و استبداد دینی حاکم بازهم تشدید شد. بنا به آمار دولتی، در یازده ماه گذشته حدود دو هزار حرکت اعتراضی از جانب نیروهای کار (کارگران، مزدبگیران، معلمان، پرستاران، دانشجویان، دهقانان، گروههای اجتماعی) صورت گرفته که نسبت به سال قبل افزایش قابل توجهی را نشان می دهد.

همچنین تضاد و کشاکش در درون هِرَم قدرت و ثروت، به ویژه در جریان نوشیدن جام زهر هسته ای از جانب ولی فقیه، به گونه بی سابقه ای تشدید شد.

استبداد مذهبی حاکم بر کشور ما به جای تامین اولیه ترین نیازهای مردم، میلیاردها دلار صرف پروژه اتمی و صدور بنیادگرایی و آشوبگری در خاورمیانه کرد. اما سرانجام خامنه ای در پی بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بین المللی، تحریمهای گسترده، افشاگریهای مقاومت ایران و تنفر و انزجار مردم از پروژه هسته ای که با شعار «زندگی انسانی حق مسلم ماست» بارها از جانب نیروهای اجتماعی ایران بیان شد، مجبور به یک عقب نشینی اجباری دیگر شد و با وجود خط سرخهایی که هر روز ترسیم می کرد، در روز سه شنبه 23 تیر سال جاری بر متن نهایی "توافق جامع" مُهر تایید زد و شش ماه بعد در روز یکشنبه 27 دی، آخرین میخ را بر تابوت «حق مُسَلَم» کوبید تا به شکل تدریجی تحریمهای فلج کننده بین المللی علیه پروژه ماجراجویی هسته ای لغو شود. به دستور خامنه ای و با شتاب زیاد، قلب تاسیسات میلیاردی آب سنگین اراک با بتون پُر شد و 11 تُن اورانیومی که در طول سالهای بُحران با هزینه کلان سیاسی و مادی غنی شده بود، با کشتی به روسیه فرستاده شد و سر آخر، نزدیک به 13 هزار سانتریفیوژ، این نماد «حق مُسلم» اسقاط شد.

ما با استقبال از این عقب نشینی اجباری، خواستار توقف کامل تمامی عملیات و اقدامات دیگر رژیم ایران در زمینه هسته ای هستیم. امروز دیگر همگان می دانند که ادعای مستقل شدن در انرژی و دستیابی به تکنولوژی هسته ای بهانه ای برای دستیابی به سلاح اتمی است. تمامی این پروژه علیه منافع مردم ایران بوده و خامنه ای تا پیش از وادار شدن به عقب نشینی، مردم و کشور را به سوی یک فاجعه همه جانبه می راند.

اینک با آشکار شدن نقش تحریمها در عقب نشینی ولی فقیه، صحت مواضع ما پیرامون دفاع از تحریم بانکی، نفتی و تسلیحاتی رژیم به اثبات می رسد. ما برخلاف یاوه گوییهایی که با سپر کردن مردم، علیه تحریمها جار و جنجال می کردند، بدون آن که منکر آسیب دیدن مردم از تحریمها شویم، اعلام می کردیم که منافع قطع شریانهای حیاتی رژیم و جلوگیری از ریختن ثروت ملی به تنور هسته ای، بیش از همه نصیب مردم خواهد شد. ما برخلاف تبلیغات ساده لوحهای سیاسی و پادوها و کارچاق کنهای اقتصادی، توضیح می دادیم که مردم ایران سهمی از دلارهای نفتی ندارند، همچنان که واقعیت نشان داد در اوج درآمدهای سرشار نفتی طی دوران احمدی نژاد، زندگی مردم فاجعه بارتر شد.

خامنه ای خوش باورانه تلاش می کند با دخالتهای ماجراجویانه در کشورهای خاورمیانه و با مانورهای تحریک کننده موشکی، بخشی از هزینه عقب نشینی را بر دوش مردم محروم بگذارد و بدین ترتیب در شرایط بحرانی «پسا جام زهر»، اتوریته خود را بازسازی کرده و امنیت ولایت اش را تضمین کند. او می خواهد بخش دیگری از هزینه جام زهر را با فشار و سرکوبی مردم و با محدود کردن میدان مانور رقیبهای خودی تامین کند. افزایش اعدامهای بربرمنشانه و قلع و قمع کاندیداهای باند رقیب، از تاکتیکهای کاربردی ولی فقیه است. او یک انتخابات فرمایشی و مجلسین گوش به فرمان می خواهد و برای مردم در این شعبده بازی فقط نقش هیزم برای گرم کردن تنور نمایش و آنهم فقط برای خوراک رسانی به مماشاتگران قایل شده است. بنابراین آنچه در روز 7 اسفند سال جاری به صحنه آورده می شود نه آزاد است و نه منصفانه و رقابتی.

بدین لحاظ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نمایش انتخابات روز 7 اسفند 1394 را تحریم می کند و همگان را به اعتراض علیه پایمالی آشکار حقوق خویش و برنتابیدن این نمایش وهن انگیز فرامی خواند.

 

هموطنان!

استبداد مذهبی حاکم بر ایران مانع عمده در راه بهبود زندگی شما و تحقق توسعه پایدار است. برای برداشتن این مانع باید نظام ولایت فقیه را سرنگون کرد. سرنگونی نظام جهل و جنایت حاکم بر ایران وظیفه مردم ایران و نیروهای مقاومت سازمانیافته است. اتحاد ما در شورای ملی مقاومت ایران در جهت تحقق همین هدف است.

ما استفاده از تمامی اشکال مبارزه را حق مسلم مردم ایران می دانیم و همه ایرانیان ترقیخواه را به اتحاد و مبارزه برای ایجاد جبهه همبستگی به منظور سرنگونی رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه و ‏ایجاد یک جمهوری سکولار، دموکراتیک و مستقل فرا می خوانیم.‏

 

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

18 بهمن 1394

 

 

 

منبع: نبردخلق شماره 368، شنبه اول اسفند 1394 – 20 فوریه 2016

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول