تا وقتی آزادی و عدالت نباشد، صلحی هم در کار نخواهد بود

لیلا جدیدی

 

سلام و درود

خانمها، آقایان، دوستان و رفقا

از طرف خودم و رفقایم در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران به شما خوش آمد می گویم. خوشحالم که در مراسم بزرگداشت چهل و پنجمین سالگرد حماسه و رستاخیز سیاهکل در کنار هم هستیم.  

اجازه دهید همایش امروز را با یک سووال شروع کنیم:

آیا می توان از تاریخ آموخت؟ ... بی تردید آری، از تاریخ می توان بسا فرا گرفت. تاریخ همچون زرادخانه ای عظیم، مجموعه ای بزرگ از رویدادها، سرنوشتها و شخصیتها را در خود نگه داشته است. نگاه به تاریخ نشان می دهد که چه چیزی ممکن بود و ممکن هست. نشان می دهد انسانها قادر به چه کارهایی بوده و نبوده اند و قادر به چه کارهایی هستند یا نیستند.

با این حال تجربه های جمعی -که تاریخ مملو از آنهاست- به سختی تبدیل به بخشی از آگاهی فردی می شوند، مگر آنکه رویداد آنچنان سهمگین و شعاع تاثیر آن چندان گسترده باشد که به پدید آمدن نوعی آگاهی تاریخی بیانجامد.

در این حالت، انسان قرار گرفته در این شعاع، خود را به عنوان حلقه ای از یک زنجیره بلند باز می یابد که از گذشته به اکنون امتداد یافته و رو به سوی آینده می رود.

چنین رویدادی، یک داستان جذاب و به نوعی آموزنده نیست که ما را با کردارهای خوب و بد نسلهای گذشته و قهرمانان و تبهکاران آشنا می کند، بلکه جرقه ای است در ضمیر خودآگاهی برای درک این واقعیت که نقطه عطفها در تاریخ، اجزای یک روند هستند که در آنها یک هدف را می توان تشخیص داد.

از این زاویه، حماسه سیاهکل فقط مقطع تاریخی کشیدن خط سرخ و رزمنده با بی عملی تئوریزه شده نیست.

سیاهکل آن حلقه ای از زنجیره تاریخ است که امیدها و آرزوهای ثبت شده و بر زمین مانده گذشتگان را به مطالبات معاصران پیوند می دهد، راه ورود و حضور تلاشهای آنان و سهمیه خونی که نسلهای پیشین ایران زمین در راه آزادی و عدالت اهدا کرده اند را به زندگی اکنون باز می کند.

صفایی فراهانی و یارانش با کوله باری سنگین از گذشته مردمان این سرزمین پا به جنگل سبز مقاومت گذاشتند، مردمانی که شکست خورده بودند، آنها که استثمار شده بودند، آنها که به بردگی کشیده شده بودند و اینک در گامهای چریکهای فدایی طنین ستیز و پایداری را می شنیدند.

فداییان سرنوشت شان را با سرنوشت مردم سرکوب شده و بی حقوق این سرزمین شریک شدند و روح مقاومت را با تمام شجاعت و دلاوری اش بر پیکر فرهیخته ترین و آگاه ترین بخشهای جامعه دمیدند.

چریکهای فدایی نشان دادند آنجا که حق به ناحق تبدیل می شود، برآشفتن یک وظیفه و فضیلت است. پس روی پای خودشان ایستادند و برای آزادی شان جنگیدند.

فداییان فقط به اعلام خواسته ها بسنده نکردند، آنها راه وِیژه ای را نیز برای حرکت در مسیر کسب آن نشان دادند و خود پیشتاز این راه شدند در حالی که شفاف تر از آبهای خزر می دانستند و فاش می گفتند، فرآیندی سخت و طولانی خواهد بود.

با این حال، چریکهای فدایی روی زمین سرخ میهن پای فشردند که تا وقتی آزادی و عدالت نباشد، صلحی هم در کار نخواهد بود. آری، هدفی که ما به سوی آن حرکت می کنیم، شایسته چنین لحظه ای در تاریخ هست.

این سنتی است که آنها بر جا گذاشتند؛ سنت مقاومت و مبارزه که همچنان به عنوان الهام بخش مبارزه کنونی ما، راست قامت در میدان نبرد برای آمالهای عادلانه، شرافتمندانه و انسانی حضور دارد.

پس به یاد بیاوریم صفایی فراهانی و رفقای گروه جنگل را. برخیزیم و به پاس آنها یک دقیقه سکوت کنیم. 

 

 

منبع: نبردخلق شماره 368، شنبه اول اسفند 1394 – 20 فوریه 2016

 

 

منبع: نبردخلق شماره 368، شنبه اول اسفند 1394 – 20 فوریه 2016

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول