سازماندهی جنبشهای عصر جدید پس از جنگ سرد (37)

 

موضع گیریهای چپ در آمریکا پیرامون "برنی ساندرز"، نامزد سوسیالیست ریاست جمهوری

 

لیلا جدیدی

 

با توجه به تاریخ سیاسی ایالات متحده آمریکا که طبقه حاکمه با خصومتی نهادین و طبقاتی سوسیالیسم را تحت شدیدترین حملات و از جمله دروغ پراکنی و افترا زنی حتی در کتابهای درسی مدارس و دانشگاه قرار داده، کاندیداتوری "برنی ساندرز"، سناتور ایالت "ورمانت" که خود را سوسیالیست معرفی می کند، می توان تحولی شایسته توجه در آمریکا به شمار آورد.

در حالی که در دور قبلی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محافظه کاران برای - به خیال خود - تخریب چهره اوباما به او مُهر سوسیالیست بودن می زدند و او پیاپی تکذیب می کرد، برنی ساندرز در مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از حزب دموکرات که میلیونها آمریکایی آن را مشاهده کردند، از سوسیالیسم دفاع کرد و ضمن تاکید بر اینکه یک سوسیالیست دموکرات است، اشاره به این امر کرد که مردم آمریکا هیچ اطلاعی از سوسیالیسم ندارند.

 

99درصدیها در مناظره تلویزیونی دموکراتها

اگرچه در حال حاضر برنی ساندرز شانس برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد، ولی او در روشنگری و آگاهی بخشی و معرفی دیدگاههای چپ برای آن بخش از جامعه که کوچکترین آشنایی با سوسیالیسم و این دیدگاهها ندارد، نقش پر اهمیتی بازی می کند.

"اندرسن کوپر"، مجری تلویزیونی "سی ان ان" که اولین مناظره دموکراتها را اداره می کرد، با این سوال که آیا او سوسیالیست است، تلاش کرد تا در همان لحظه اول اینکه ساندرز حتی شانس پیروزی در انتخابات را ندارد را گوشزد کند. وی پرسش خود را اینگونه مطرح کرد: "همه پرسیها نشان می دهد که نیمی از مردم این کشور هرگز یک سوسیالیست را به کاخ سفید نمی برند. شما خود را یک سوسیال دموکرات خطاب می کنید. چطور یک سوسیالیست می تواند در انتخابات آمریکا پیروز شود؟"

ساندرز در پاسخ گفت: "ما انتخاب خواهیم شد، ولی نخست بگذارید توضیح دهم سوسیالیسم دموکراتیک چیست. سوسیالیسم دموکراتیک می گوید این غیر اخلاقی و غلط است که یک دهم از یک درصد افراد در این کشور تقریبا ثروتی معادل 90درصد از مردم را در اختیار دارند. این غلط است که امروزه بر پایه اقتصادی سوار هستیم که 57 درصد همه درآمدها به جیب یک درصد جمعیت این کشور می رود." وی ادامه داد: "وقتی به کشورهای دیگر جهان نگاه می کنیم، می بینیم غیر از ایالات متحده آمریکا، تمام کشورهای بزرگ، بهداشت و درمان را به عنوان یک حق برای مردم به رسمیت شناخته اند. وقتی کودکی متولد می شود، به مادر می گویند ترا از کودک تازه متولد شده جدا نمی کنیم، مرخصی با حقوق برای خود و خانواده ات و بیمه درمانی در نظر گرفته ایم. اینها برخی از پرنسیبهایی هستند که من بدان باور دارم و فکر می کنم ما باید به کشورهایی مانند دانمارک، سوئد و نروژ نگاه کنیم و یاد بگیریم که در آنجا طبقه زحمتکش و کارگر چگونه زندگی می کنند."

بنا به گزارش سی ان ان، 15 میلیون آمریکایی اولین مناظره دموکراتها را نگاه کردند. این بدان معنا است که میلیونها آمریکایی برای اولین بار دفاع از سوسیالیسم را از یک رسانه همگانی شنیدند. این تعداد تماشاچی برای مناظره نامزدهای حزب دموکرات در تاریخ بی سابقه است و از آنهم مهم تر، نتیجه مناظره است. در حالیکه رسانه ها از کلینتون به عنوان برنده مناظره نام بردند، همه پرسیها بیانگر پیشتاز بودن ساندرز بود.

به جز بحثهای عادی رسانه ها، این مناظره بحثهای مهمی را بین چپ در آمریکا مطرح کرد؛ بحثهایی که پیرامون برنی ساندرز و واکنش چپ نسبت به آن بود. این اولین باری بود که یک کاندیدا در مناظره در پاسخ به اینکه مهمترین تهدید امنیت ملی در چیست، از تخریب محیط زیست نام برد و از اینکه یک سوسیالیست دموکرات است، دفاع کرد. این در حالیست که "هیلری کلینتون" گفت، می خواهد سرمایه داری را از دست خودش نجات دهد (اشاره به کتاب "نجات سرمایه داری از دست خود"، نوشته "رابرت ریچ"*).

این مناظره از این جهت نیز جالب توجه بود که دیگر کاندیداهای حاضر در مناظره تلاش کردند از مواضع چپ ساندرز که می دانستند مورد توجه جامعه است، تقلید کنند. آنها ادعا می کردند که می خواهند برخی از بانکداران را که باعث و بانی بحران اقتصادی شدند، به زندان بیندازند.

اینکه شخصی مانند هیلری کلینتون سخن از آن براند که سرمایه داری نیاز به نجات دادن دارد، در گذشته غیر ممکن بود. اما مطرح کردن آن از زبان وی نشانی از موفقیت کمپین ساندرز دارد و نه تنها این، بلکه همچنین نتیجه جنبشی از پایین در سالهای اخیر است؛ جنبش که تحولات مهمی را در بر داشته، از اعتراضات علیه پلیس و نژاد پرستی تا مطالبه افزایش حداقل دستمزد، حقوق برابر در ازدواج، محیط زیست، حقوق مهاجران و غیره...

 

ساندرز، فرصت یا تهدید؟

این چرخش از سوی دیگر نشان می دهد که چگونه دموکراتها می توانند زاویه دیگری به حرفهای خود بدهند تا این جنبشها را تحت کنترل خود قرار دهند و به سمت خویش بکشانند.

برنی ساندرز به درستی به نیاز به "انقلاب سیاسی" اشاره می کند و در ادامه می گوید تغییر صورت نمی گیرد، مگر آنکه میلیونها نفر مداخله کنند و فعالیت سیاسی داشته باشند.

با این حال چپ منتقد وی به ساندرز چندان امیدوار نیست. منتقدان چپ می گویند، این درست است که ما هم به "انقلاب سیاسی و هم به دخالتگری میلیونها نفر نیاز داریم، اما در حال حاضر سازماندهی سیاسی، حول کمپین وی فعال است و نه سازمانهای متعلق به طبقه کارگر و جنبشهای اجتماعی در کوچه و خیابان. در واقع سوسیالیسم او به انتخابات و صندوق رای وابسته است.

برخی دیگر از نیروهای چپ در آمریکا اگرچه ساندرز را تحولی قابل ملاحظه می دانند، اما با اشاره به دفاع او از هیلری کلینتون در مناظره پیرامون موضوع ایمیلهای خصوصی اش و تاکید بر آنکه "دیگر بس است حرف زدن در این باره! کسی اهمیتی به آن ایمیلهای لعنتی نمی دهد"، وی را همچنان وابسته و وفادار به حزب دموکرات می خوانند. آنها می گویند برخورد ساندرز با یک سوسیالیست که امید به "انقلاب سیاسی" دارد، در تضاد است. او نشان داد در حزب دموکرات ریشه دارد.

واضح است که ساندرز در بسیاری از موارد این شانس و موقعیت را دارد که بسیاری از حقایق دیگر را آشکار کند، اما او همزمان مایل نیست مباحث مشخصی از جمله ضعفها و کمبودهای حزب دموکرات را مطرح ساخته و دست محافظه کاران را برای تهاجم به دموکراتها پر کند. برای نمونه وقتی کلینتون ابراز می کند که وال ستریت را نمایندگی می کند و به آنها اخطار داده بود، ساندرز این فرصت را داشت که بگوید من هم اما 99درصد را نمایندگی می کنم. این در حالیست که طرفداران ساندرز معتقدند او قصد کمپین سلبی ندارد.

ساندرز تلاش کرده است چهره مثبتی از رابطه خود با هیلری کلینتون که دوستی نزدیکی با طبقه ثروتمند دارد و همواره اعلام کرده است خواستار یک روش میانه برای همراه کردن محافظه کاران است، ارایه دهد.

اما باید توجه داشت، تحت شرایطی که دموکراتها صدها کیلومتر از "سوسیالیسم" حتی به اسم فاصله می گیرند و تنها گاهی با اکراه و اجبار می پذیرند که ایالات متحده آمریکا بهترین کشور جهان به لحاظ شرایط زندگی مردم نیست و آنها از بقیه مردم جهان وضع بهتری ندارند، سخنان شجاعانه و بی پرده ساندرز فضای تازه ای برای تنفس چپها ایجاد می کند. این همچنین برای میلیونها آمریکایی که از نابرابری، فقر، بیکاری و بی خانمانی رنج می برند، فرصتی بود تا برای اولین بار سوسیالیسم برایشان معنی و تشریح شود.

با استفاده از این فرصت، چپ می تواند برای این بخش از جامعه توضیح دهد که سوسیالیسم از سوسیال دموکراسی فراتر می رود و از منافع واقعی آنان دفاع می کند. ساندرز در این اولین مناظره انتخاباتی حزب دموکرات به موضوعات مهمی اشاره کرد، دقیقاً همین پیامها بودند که توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرده و اکنون کمپین انتخاباتی او را در جایگاه دوم پس از هیلری کلینتون قرار داده است.

یکی از بهترین بخشهای صحبت ساندرز این بود که گفت: "این مجلس نیست که مهار وال ستریت را در دست دارد، بلکه این وال ستریت است که مجلس را هدایت می کند."

ساندرز همچنین مطرح کرد که سیاستگذاری در آمریکا به دست سازمانهای مالی و پرقدرت و تعدادی از آمریکاییهای ثروتمند اداره می شود و به گفته وی، "سیستم سیاسی در آمریکا الیگارشی است". منتقدان چپ در این باره می گویند: بنابراین حزب دموکرات که یکی از دو حزب اصلی آمریکاست، یکی از دو ستون حفظ این الیگارشی است و ساندرز قصد کسب ریاست جمهوری در این الیگارشی را دارد.

آنها همچنین یادآوری می کنند، حزبی که در این مناظره از فاصله طبقاتی بین فقیر و ثروتمند شکایت می کند، مناظره را در یکی از هتلهای گرانقیمت متعلق به میلیاردی به نام "ستیو وین" در "لاس وگاس" با حضور 1300 نفر از مقامهای بالای حکومتی و ثروتمندان اعانه پرداز برگزار کرده است. برخی از مهمانها پیش و پس از آن دستی هم به قمار زده بودند.

اما برنی ساندرز اعلام کرده است که در کمپین انتخاباتی خود از هیچ منبعی که ربطی به شرکتهای بزرگ و افراد ثروتمندی که به خاطر حفظ منافع خود به کمپینهای انتخاباتی کمک مالی می کنند داشته باشد، کمکی نخواهد پذیرفت و مخارج کمپین خود را فقط از راه کمکهای مردمی به دست می آورد. طبق گزارش فعالان کمپین وی، کمکهای مالی که تاکنون دریافت شده، به طور متوسط از هر نفر 66/25 دلار بوده است. وقتی یک غول دارویی به نام "مارتین شکری" به کمپین او 2700 دلار هدیه کرد، وی این مبلغ را به جای هزینه کردن در کمپین انتخاباتی، به یک کلینیک درمان بیماری ایدز بخشید.

وی برای پرداخت کمک مالی به کمپین خود شرایطی را اعلام کرده است که شامل کمک از منبع مالی خود شخص و نه غیر، کمک از کارت اعتباری شخصی و نه از کارت یک کمپانی یا شخص و نیز پیمانکار دولت نبودن کمک کننده می شود.

 

دو نوع برخورد با ساندرز

چپها در آمریکا در برخورد با ساندرز اختلاف نظرهایی دارند، اما در جمع معتقدند که ساندرز نام "سوسیالیسم" را عمومی کرده، سیاست طبقاتی را مطرح کرده و مناظره ها را به سمت چپ کشانده است و به همین دلیل، مستقل از انتقاداتی که بر وی وارد است، باید از او حمایت کرد.

دنی کاچ، فعال چپ، طنزنویس سیاسی و نویسنده کتاب "در آمریکا دمکراسی هست؟" می گوید: "یک کاندیدا مهم در جریان انتخابات آینده وجود دارد که در سابقه اش با دموکراتها تفاوت زیادی وجود ندارد، اما خودش را سوسیالیست خطاب می کند. علتش چیست؟ هر چه که باشد، اکنون فرصتی است برای سوسیالیستها تا هم دست به فعالیتهای عمومی و آشکار بزنند و هم گفتگوهای درونی بیشتری داشته باشند. واقعیت این است که سوسیالیسم واقعی باید هر دو حزب را به چالش بکشد."

وی می افزاید: "اهداف ما با برنی ساندرز تفاوتهای زیادی دارد. این امر که برنی در این اولین کمپین نشان داد مایل نیست اتحاد بین دموکراتها را به خطر بیاندازد، حاکی از آن است که مایل نیست به طور واقعی یک آلترناتیو مستقل از دو حزب ارایه دهد و بیشتر تلاش می کند حزب دموکرات را از دست آسیب رسانی به خودش نجات دهد."

"ویل الاسدی"، یک فعال سرشناس چپ، نگاه بدبینانه تری در این باره دارد: "این مهم است که توجه داشته باشیم هویت سوسیالیسم تحریف می شود. سوسیالیسم در حزبی تعریف می شود که درست مخالف آن است و تمام اینها نقشه و برنامه دموکراتها است تا مردم را به هیجان بیاورند، به هیلری حمله نکنند و محافظه کاران را زیر ضرب ببرند."

او در ادامه به این امر اشاره می کند که: "اکنون سوسیالیسم با دیدگاه امپریالیستی تعریف می شود؛ امری که اجازه می دهد با پوشش چپ، جنایت امپریالیستی ادامه داشته باشد. جنایتهای امپریالیستی مانند حمایت نکردن از فلسطینیهای تحت ستم، جنگ و دشمنی امپریالیسم با روسیه و فروپاشاندن کشور سوریه."

 

بی شک یکی از دلایل محبوب شدن برنی ساندرز، جنبش وال ستریت و شعار 99درصد است. این جنبش بسیاری از حقایق جامعه آمریکا را از عمق به سطح آورد. ساندرز با بهره گیری از موج آن، ثروت یک درصد را مطرح می کند. همچنین دیگر مواضع مترقی وی در مورد موضوع نژاد، سیستم قضایی و غیره، نتیجه جنبشهای اخیر در این کشور است. جنبش "زندگی سیاهان به حساب می آید" و خیزشهایی مانند خیزشهای بالتیمور.

نیروهای چپ معتقدند حزب دموکرات حضور ساندرز را مناسب می بیند و گردش به چپ در گفته ها و ادعاهای آن بدین دلیل است که میلیونها آمریکایی پیشتر از آنها به سمت چپ تمایل پیدا کرده اند؛ شاید در موضوعات گوناگون و نه در همه موضوعات، اما همه به خاطر مبارزات خود آنها در هشت سال گذشته است.

در مجموع باید گفت گردش به چپ یک حزب از دو حزب ممتاز، مربوط به یک شخص نیست، بلکه مربوط به مبارزات کلی مردم است.

یک امتیاز ساندرز این است که فضای گفتگو در باره سوسیالیسم را باز کرده و جهتگیریهای چپ را محق کرده است، به ویژه پیرامون موضوعاتی همچون آموزش و پرورش، مالیاتها و اینکه گوشزد کرد اگر انتخاب شود، بدون شک ثروتمندان باید مالیات بیشتری پرداخت کنند.

موافقان برخورد ایجابی با وی می گویند: "سوسیالیستها باید همواره موضع خود را علیه جنگ و میلیتاریسم اعلام کنند. ما معتقد به انترناسیونالیسم و مبارزه علیه دشمن مشترک مان هستیم. اما می توانیم از ساندرز - اگر چنانچه جدی باشد - در موضوعاتی همچون محیط زیست، مالیات بر ثروتمندان و غیره حمایت کنیم."

 

 

 

منابع:

commondreams -oligarchy-not-democracy

http://www.nytimes.com/2015/10/14/us/politics/hillary-clinton-turns-up-heat-on-bernie-sanders-in-a-sharp-debate.html

 

*"نجات کاپیتالیسم از دست خود"، رابرت ریچ. وی همچنین نویسنده کتاب "پس لرزه و کار ملتها" است که مهمترین کتاب او محسوب می شود. ریچ توضیح می دهد چگونه آمریکا که سیستم اقتصادی آن به ساختن آمریکایی قوی کمک کرد، اکنون در حال شکست است و می پرسد حال چه باید کرد برای بازسازی آن.

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول

منبع: نبردخلق شماره 364، جمعه اول آبان 1394 - 23 اکتبر 2015