یادداشت سیاسی ...

 

خط سرخها در جام زهر وین مَحو می شود

 

مهدی سامع

 

حرفهای علی خامنه ای در دو نوبت در روز شنبه 27 تیر 1394 گرچه بیشتر پرگویی و کلی گوبی همراه با نخوتی قلدرمنشانه بود، اما از همین سخنان مشخص می شود  که او حامی تیم مذاکره کننده بوده، از متن توافق وین اطلاع کامل داشته و بر آن مُهر تائید زده و البته بدون این که شهامت خمینی را داشته باشد، بر نوشیدن کامل جام زهر صِحه گذاشته است. فخر فروشی ارزان او را باید به حساب دورویی همیشکی اش گذاشت. وقتی خط سرخهای مقام معظم در جام زهر وین محو می شود، نباید انتظار داشت که ولایت مطلقه برای شفافیت قربانی شود. ساده لوحانه است اگر از خامنه ای انتظار داشته باشیم که به جای روضه خوانیهای عوامفریبانه، به طور روشن و شفاف اعتراف کند که پس از صرف هزینه های کلان، اکنون مجبور شده از اجرای برنامه ویرانگر هسته ای، حداقل برای مدتی عقب نشینی کند.

توافق جامع یا «برنامه جامع اقدام مشترک» در روز سه شنبه 23 تیر 1394 (14 ژوییه 2015) در وین صورت گرفت. متن اصلی این توافق که به زبان انگلیسی نوشته شده 159 صفحه شامل یک متن اصلی و ۵ ضمیمه است.

روز دوشنبه 29 تیر 1394 (20 ژوییه 2015) شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ متن توافق جامع را تائید و در همان روز وزرای خارجه اتحادیه اروپا نیز این توافق را تائید و تصویب کردند. بدین ترتیب اکنون توپ در بیت مقام معظم است که رسماً مُهر تائید بر توافق زده و البته گفته شود که طی مراحل قانونی به تصویب رسید. این احتمال که توافق جامع از جانب ولایت خامنه ای رسماً تائید نشود، بسیار اندک است، چرا که در این حالت مقام معظم هم چوب را خورده و هم جام زهر را.

بر اساس سند توافق جامع ولایت خامنه ای به موارد زیر تن داده و متعهد به اجرای آن شده است؛

- کاهش ظرفیت غنی سازی،

- محدود کردن برنامه تحقیق و توسعه سانتریفیوژها،

-توقف غنی‌سازی در فردو و خارج کردن مواد از آن و حفظ 1044 سانتریفیوژ بدون غنی سازی در این محل،

- کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده به 300 کیلوگرم از حدود 10 هزار کیلو گرم،‌

- حفظ حداقل 500 سانتریفیوژ IR-1  در انبارهای تحت نظارت آژانس،

- تعطیلی مرکز تحقیقات اراک، 

- تخریب و بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک،

- شروع به اجرای پروتکل الحاقی و تصویب آن پس از یک زمان مشخص

 

اکنون هر ایرانی در مقایسه این تعهدات با خط سرخهای قبلی خامنه ای در می یابد که مقام معظم چگونه با «اقتدار»، بدون «دنده و ترمز» به عقب رانده شده است.

مقایسه این تعهدات با قطعنامه های قبلی شورای امنیت نشان می دهد که تقریباً 90 درصد مفاد مندرج در قطعنامه های قبلی شورای امنیت در متن توافق جامع منظور شده است. امتیاز مربوط به میزان معینی از غنی سازی، هرگز با تعهدات رژیم متعادل نیست. البته حس روحانی می کوشد تا از یک کاسه ماست اهدایی یک دریا دوغ پیروزی بیافریند.

پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت، رژیم ایران در فرازی از موضع گیری اش اعلام کرد که: «جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وفق ضوابط پروتکل الحاقی به همان گونه که در مورد همه امضاء کنندگان اعمال می‌شود، همکاری خواهد کرد. در عین حال، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید اقدامات احتیاطی لازم را برای تضمین حفاظت کامل از اطلاعات طبقه‌ بندی شده به کار گیرد.»

بدین ترتیب خامنه ای هم در توافق جامع و هم در رابطه با قطعنامه شورای امنیت به اجرای «پروتکل الحاقی» متعهد می شود و تنها از آژانس خواهان حفاظت از اسرار می شود.

اما خامنه ای برای این که آبروداری کند، از قول 6 کشور و شورای امنیت سازمان ملل حرفهایی می زند که واقعیت ندارد. به طور مثال او می گوید: «آنها می خواستند تمام فعالیت هسته ای ما برچیده شود.» و بر این اساس قرار داد وین را یک پیروزی و علامت «اقتدار» ولایت اش اعلام می کند. در حالی که نه مقامات 6 کشور طی 12 سال گذشته، حتی رادیکال ترین آنها، و نه شورای امنیت سازمان ملل متحد مخالف فعالیت صلح آمیز هسته ای رژیم ایران نبوده و نیستند و تنها خواهان تعلیق غنی سازی در مدتی معین، پذیرش پروتکل الحاقی و راستی آزمایی از جانب آژانس بین المللی انرژی اتمی بودند.

خامنه ای می گوید:«ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجه‌ این شد که این شش قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامه ‌ى این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامه ‌ى تحقیقات و توسعه‌ى این صنعت را تحمّل کنند. تحقیق و توسعه‌ى صنعت هسته ‌اى ادامه خواهد یافت؛ گردش صنعت هسته‌ اى ادامه خواهد یافت»

لابد این موارد که خامنه ای ردیف می کند، 3 گُلی است که روحانی به 6 کشور زده و آن تعهدات 2 گُلی است رژیم خورده است. این وزن کشی از بده و بستان وین به عنوان اوج وقاحت برای ولایت خامنه ای به ثبت خواهد رسید.

اما در ورای این پیروزی نمایی کاذب، یک واقعیت دردناک وجود دارد که این هم در تاریخ به ثبت رسیده است. یک سال پیش حسین موسویان، از باند رفسنجانی و عضو تیم مذاکره‌ کننده در زمان سید محمد خاتمی در روز شنبه ۱۴ تیر 1393 در گفت ‌و گو با روزنامه «شرق» هزینه مستقیم و غیرمستقیم فعالیتهای هسته ‌ای رژیم را «چند صد میلیارد دلار» برآورد کرد.

چند صد میلیارد دلار برای یک پروژه ماجراجویانه از جیب مردمی پرداخته شده که امروز نیازمند آب، نان و کار هستند. این یک جنایت در حق مردم ایران است که روزی به آن رسیدگی خواهد شد. اما امروز ما باید همچنان بر برچیده شدن کامل تمامی پروژه هسته ای که این میزان زیان به مردم تحمیل کرده باشیم.

 

منبع: نبردخلق 361، پنج شنبه اول مرداد 1394 (23 ژوییه 2015)

 

بازگشت به نبردخلق

بازگشت به صفحه اول