اینجا نفس نیست...

 

حامی پرهام

 

درپی وقوع انقلاب صنعتی و پیشرفت روزافزون جوامع بشری در دستیابی به منابع کانی و فسیلی، استفاده از سوخت و مواد آلی رشد چشمگیر و فزاینده ای به صنعت بخشید. همزمان با این تحول، محیط زیست و اکولوژی نیز در معرض تخریب و آسیبهای جبران ناپذیر قرار گرفت. در جوامعی که اهمیت حفظ محیط زیست و سلامت انسانها مورد توجه حاکمان است، اقدامات جبرانی و پیشگیرانه مدون و علمی در راستای توقف فرایند زوال محیط زیست در اولویت قرار می گیرد و طرحهای کلان حفاظتی و ترمیمی با پژوهشها و تحقیقات علمی تحت عنوان اسناد بالا دستی تدوین و لازم الاجرا می گردد.

 

هشدارهای بی نتیجه

در اواخر حکومت شاه به واسطه تاثیر نظرات روشنفکران و فعالان محیط زیست و همچنین برداشت از جوامع پیشرفته، رژیم با عقد قرارداد با یک شرکت مشاور ایرانی - فرانسوی به نام "ستیران "، مقدمات تدوین سند بالادستی آمایش سرزمین را فراهم کرد و شرکت مزبور نیز با صرف هزینه های کلان و هزاران ساعت کار تحقیقاتی جامع در سراسر کشور، طرح آمایش را تهیه و در اختیار حکومت وقت نهاد؛ طرحی که در آن تمام پیش بینیهای تخریب زیست محیطی مانند بحران کم آبی تهران و چند کلانشهر دیگر، بحران خشکسالی دریاچه ارومیه، بحران زاینده رود و... موجود بود و راهکارهایی نیز ارایه شده بود. ولیکن طرح فوق نه در دوره رژیم شاه و نه در رژیم جمهوری اسلامی اجرا نشد تا فرایند بحران محیط زیست سرعت بیشتری به خود بگیرد.

از سال 1374 که در نشست جمعی از فعالان محیط زیست و مسوولان حکومتی، بحران آلودگی هوای تهران و سایر کلانشهرها مطرح شد، اهمیت وجود یک برنامه کلان و قابل اجرا برای توقف این روند روزافزون آلودگی و تخریب محیط زیست نمود بیشتری یافت. اما به نظر می رسد که همه چیز در همان جلسه به فراموشی سپرده شد و حفظ محیط زیست و سلامتی جسمی و روحی انسانها همچنان در اولویت حکومت قرار ندارد.

ریشه شروع آلودگی هوای تهران و چند شهر بزرگ دیگر از آنجایی آغاز شد که پس از خیزش سال 57 و در پی از هم گسیختگی اجتماعی، هجوم روستاییان و طبقات محروم از گوشه و کنار ایران به تهران و کلانشهرها تراکم جمعیتی را بدون زیرساخت مناسب به مرز انفجار رسانید. همزمان تمرکز صنایع بزرگ و آلاینده در داخل این شهرها و پیرامون آن و تردد هزاران خودروی غیر استاندارد همگانی و شخصی، در مدت زمانی نه چندان طولانی آسمان تهران و کلانشهرهای دیگر را غبار آلود و سیاه نمود.

در حالی که هم اینک تابلوهای هشدار آلایندگی هوا وضعیت بحرانی را در تهران، کرج، اصفهان، مشهد، اراک و... نشان می دهد، کماکان شاهد هستیم که برای مثال در اصفهان براساس آمار نهادهای دولتی، روزانه بیش از 300 تن گوگرد حاصل از سوخت مازوت نیروگاههای برق افزوده بر سایر آلاینده های خطر آفرین که از دو کارخانه ذوب فلز و میلیونها خودرو متصاعد می شود، در هوا دمیده می شود.

 

شعار به جای برنامه عمل

روز شانزدهم دی ماه سال جاری خانم ابتکار به عنوان متولی حفاظت از محیط زیست، برنامه های پیشگیرانه دولت را در چند بند ارایه کرد.

وی در بند اول، توسعه حمل و نقل عمومی را مطرح کرد و این در شرایطی است که قرار بود طبق برنامه توسعه چهارم تا سال 1388 بیش از 75درصد جابجایی در تهران با حمل و نقل عمومی و 25درصد نیز با وسایل نقلیه شخص انجام پذیرد که طبق نظر کارشناسان داخلی اکنون این وضعیت معکوس است.

در بند دوم، مبحث کهنه و فرسایشی از رده خارج کردن خودروهای فرسوده بار دیگر بیان شده است. در این باره به این نکته باید توجه داشت که بر اساس آمار دولتی در حدود هشت هزار تاکسی فرسوده و از رده خارج با آلایندگی فراوان که حتی قابلیت جابجایی مسافر را هم ندارند، در تهران در حال تردد هستند. همچنین از سال 1381 تاکنون بودجه ای جهت اسقاط خودروهای فرسوده که تماما در مالکیت طبقه محروم هستند، در نظر گرفته نشده است و این اشخاص بدون کمک دولتی قادر به اسقاط وسیله نقلیه خود که منبع تامین معاش خانواده می باشد، نیستند.

در بند سوم، ارتقا کیفیت سوخت مد نظر دولت است و برنامه تولید بنزین با استاندارد یورو4 در دستور کار پالایشگاههای داخلی قرار گرفته است. این موضوع افزون بر صرف هزینه های فراوان و مشروط گردیدن به ایجاد زیرساختهای لازم، هیچ همگونی با خودروهای تولید داخل ندارد، چرا که استاندارد تولید خودروهای داخلی بر اساس یورو2 بوده و لازم به ذکر است که همین خودروها حتی کاتالیزورهای مناسبی برای کاهش آلایندگی بنزین ندارند.

در بند چهارم، جدی گرفتن موضوع معاینه فنی خودروها و ارتقا سطح آن عنوان شده است. این درحالی است که در مراکز فعلی معاینه فنی فقط به کنترل ترمز و چراغ و ابتدایی ترین کارکرد موتور توجه می شود. شایان یادآوری است که هر خودرو پیکان 8 گرم و هر موتور سیکلت 5/7 گرم گاز آلاینده به صورت مستقیم تولید می کند. از سوی دیگر، هنوز تولید پیکان وانت در برنامه تولید "ایران خودرو" قرار دارد و کماکان تایید معاینه فنی دریافت می کند.

در بند پنجم، جلوگیری از فعالیت صنایع آلاینده پیش بینی شده است. با توجه به رکورد اقتصادی و تعطیلی ناخواسته بسیاری از صنایع و در پی آن بیکاری رو به رشد برخلاف آمار دولت، این موضوع کاملا شعاری به نظر می رسد. در این باره لازم به ذکر است که در غرب تهران بسیاری از معادن شن و ماسه و آسفالت و کارخانه های آلاینده قرار دارد که با وزش همیشگی باد از غرب به شرق در این منطقه، تمام ریزگردهای خطر آفرین معلق به سمت تهران حرکت می کند و آلودگی این کلان شهر را چند برابر می سازد.

در بند ششم، بهبود کیفیت سوخت نیروگاهها مد نظر است. همانطور که در بالا اشاره شد، بیشتر نیروگاههای کشور از سوخت مازوت که متصاعد کننده گوگرد است استفاده می کنند و تغییر سوخت از مازوت به گاز و سایر سوختهای پاک تر، نیازمند تخصیص بودجه خاص می باشد. حال باید دید که دولت با کاهش فزاینده قیمت نفت، در اصل توان پرداخت این هزینه را دارد.

 

لایه مرگ

در انتها اشاره ای هم به فرایند وارونگی دما "اینورژن" می کنیم که به شدت محیط زیست و سلامتی مردم کلانشهرها را تهدید می کند. در فرایند اینورژن با شروع روز و آغاز فعالیتهای انسانی و مصرف سوخت، دمای سطح زمین افزایش می یابد و هوای گرم هنگام حرکت به بالا و با هنگام جابجایی به وسیله باد، با لایه هم دما از هوا که بوسیله تابش خورشید در طبقات فوقانی جو تشکیل شده برخورد کرده و این امر مانع صعود هوا و تبادل آن می گردد. در نتیجه یک سطح پوشش هوا بالای شهر تشکیل می شود که با گذشت زمان به دلیل حبس هوا در زیر این لایه، مواد آلاینده در سطح زمین باقی می مانده و بالا نمی رود و به شدت صدمات جدی و جبران ناپذیر بر انسان و محیط زیست وارد می کند.

در زیر، آماری مختصر از شیوع و صدمات بیماریهایی که از آلودگی هوا حاصل و از جراید دولتی استخراج شده، آورده می شود:

در تهران سالانه بیش از پنج هزار نفر بر اثر آلودگی هوا جان می بازند و آلودگی هوا با افزایش احتمال سکته های قلبی و بیماریهای عروقی و تنفسی از قبیل برونشیت و آسم همراه است. افزایش 42 درصدی احتمال مسمومیت بارداری و 30 درصدی احتمال زایمان زودرس از دیگر آثار آلودگی هوا است. همین امر، عامل مرگ بیش از 20 درصد نوزادان محسوب می شود.

بازگشت به صفحه اول

بازگشت به صفحه نبرد خلق