شلاق و حبس برای کارگران به استناد قانون

 

زینت میرهاشمی

 

در ماهی که گذشت، علاوه بر حرکتهای اعتراضی کارگران، شاهد چند رویداد مهم کارگری بودیم. دخالت نیروهای سرکوبگر رزیم با یورش به محل کارخانه و بازداشت و زندانی کردن فعالان کارگری، دشمنی رژیم با نیروی کار را برجسته کرد. رویکرد خشن دستگاه سرکوبی به عنوان یکی از موانع در برابر جنبش کارگری برای تحقق خواسته های این جنبش، به ویژه در برابر حرکتهای اعتراضی کارگران معدن بافق خود را نشان داد.   

سرکوبی و دستگیری کارگران معدن سنگ آهن بافق یک بار دیگر اوج بی رحمی دیکتاتوری ولایت فقیه را نشان داد. کارگران سنگ معدن بافق از اردیبهشت ماه سال جاری تا کنون در اشکال مختلف در رابطه با چگونگی خصوصی سازی و نادیده گرفتن حقوق کارگران در توزیع سهام این معدن دست به اعتراض زدند. خصوصی سازی در واحدهای تولیدی به معنای تهدید نیروی کار به بیکاری و فقر است. خصوصی سازی یا بهتر است بگوییم تبدیل شدن به شبه دولتی و یا سپردن مالکیت به ویژه خواران و خودیها تا کنون نقش مهمی در تعطیل سازی واحدهای تولیدی داشته است.

کارگران معادن ایران از جمله محرومترین بخش کارگران و مزدبگیران هستند. نگاهی به آمار حوادث کار، میزان بالای تلفات نیروی کار در معادن را برملا می کند. حوادثی که در معادن موجب مرگ و میر کارگران شده به دلیل عدم امنیت کار است. کشته شدن کارگران در معدن یال شمالی در سال 91، در معدن ذغال سنگ چشمه بودنه در سال 92 و در معدن قلعه خرگوشی در سال 93، نمونه هایی از بی ارزش دانستن نیروی کار در سخت ترین شرایط کاری است.

ماهیت سیاستهای ضد کارگری رژیم را یکی از مجلس نشینان به خوبی بیان می کند. زارع زاده که خود را نماینده مردم محروم بافق قالب می کند به اصطلاح از در دلسوزی شمشیر و تازیانه ولایت فقیه علیه کارگران بافق را تیزتر می کند.

زارع زاده می گوید:«رضایت مردم، رضایت حاکمیت است و در حالی که 50 درصد از مردم این شهرستان کوچ کرده اند به نفع نظام و مردم است که 15 درصد از ارزش افزوده معدن برای توسعه منطقه سرمایه گذاری شود.».

در حالی که کارگران به بازداشت تعدادی از نمایندگان خود اعتراض می کنند، این مجلس نشین می گوید:«در این میان بازیگرانی پیدا می شوند که از آب گل آلود ماهی بگیرند.». این حرف زارع زاده مقدمه ای برای پرونده سازی علیه نمایندگان کارگران است.

استقرار ماموران سرکوبگر در محوطه معدن برای در هم شکستن همبستگی کارگران و شکار نمایندگان کارگران و دستگیری کارگران معدن بافق محکوم است.

 

زندان و شلاق برای کارگران

خبر تایید حکم 50 ضربه شلاق و شش ماه حبس برای 4 کارگر پتروشیمی رازی توسط بیدادگاه عمومی (جزایی) جمهوری اسلامی، موجب موجی از خشم و نفرت در ایران و جهان شد. در برابر اعتراض گستردهِ مدافعان حقوق بشر، پایوران رژیم گفتند که به دلیل متاهل بودن این کارگران، حکم فعلاً تعلیق خواهد شد. این حکم لغو نشده و کارگران محکوم شده همیشه زیر تهدید اجرای این حکم خواهند بود.

حکم شلاق برای کارگران فعال در اعتراضهای کارگری، موجب تقویت استفاده از این سلاح از طرف کارفرمایان شد. کارفرمای کارخانه کاشی گیلانا، در رویارویی با اعتراض ادامه دار کارگران این کارخانه که در پایان ماه شهریور ششمین روز خود را پشت سر گذاشت، یکی از کارگران را اخراج و از 10 تن کارگران شرکت کننده در اعتراض به مراجع قضایی شکایت کرد. این کارگران بر اساس قوانین ضد کارگری که در آن حق اعتصاب، اعتراض و امنیت کار وجود ندارند، دستگیر می شوند. 

 

عدم رعایت استانداردهای امنیتی برای نیروی کار

مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران، آمار تکان دهنده ای راجع به مرگ کارگران حین انجام کار در سال گذشته ارائه داد. بر اساس آمار ارائه شده، مرگ ناشی از کار در سال جاری نسبت یه سال گذشته، 49.6 درصد افزایش داشته است. مدیر کل پزشکی قانونی تعداد مرگ را در 4 ماه سال جاری، 190 مورد ارائه داده در حالی که این آمار در 4 ماه اول سال گذشته، 127 کارگر بوده است.

بر اساس آمارهای ارائه شده در همین مورد، 5 کارگر در روز و 1800 کارگر در سال گذشته حین انجام کار جان خود را از دست داده اند. بر اساس داده های پزشک قانونی، بخش زیادی از افزایش مرگ ناشی از حوادث کار در بخش صنعت ساختمان است. در حالی که کارگرانی که در این بخش کار می کنند همیشه با مشکل بیمه روبرو هستند. کارگران و مزدبگیران در بخش صنعت ساختمان، از جمله کسانی هستند که مورد تبعیض قرار گرفته و در چارچوبهای قانون کار نمی گنجند.

آمار ارائه شده از طرف معاون وزیر کار در مورد وضعیت بیمه کارگران و مرگ آنها در حوادث کار فاجعه بی ارزش دانستن جان نیروی کار در بی عدالتخانه دیکتاتوری ملایان را نشان می دهد.

 

شیوع بیماری ایدز در میان کودکان کار 45 درصد است

بر گودکان کار در ایران تعیض چندگانه اعمال می شود. این کودکان به دلیل کمی سن بیشتر مورد استثمار قرار گرفته و هیچ قانونی هم از حق آنها دفاع نمی کند. از یک طرف از تحصیل و حقوق کودکی محرومند و از سویی دیگر از حقوق نیروی کار در چارچوبهای قانون رژیم محروم هستند. در ماه گذشته آماری از افزایش بیماری ایدز در میان کودکان کار در ایران منتشر شد که دردناک و تکان دهنده است.

بر اساس تحقیقی که در مورد بیماری ایدز در میان کودکان کار صورت گرفته، شیوع ایدز در میان کودکان از سن 10 تا 18 سال افزایش یافته است.

بر اساس گزارش سلامت نیوز 28 شهریور، معاون بهداشتی وزیر بهداشت بیماری ایدز در میان کودکان کار را 4.5 درصد اعلام کرد، در حالی که شیوع این بیماری در جمعیت کل کشور یک دهم درصد است.

روز شنبه 15 شهریور حسن روحانی در گردشهای استانی، ضمن دادن نمره قبولی به کارنامه یک ساله خود برای پایین آوردن نرخ تورم، مدعی بهبود وضعیت سلامت مردم شد.  وضعیت سلامت و بهداشت نیروی کار پوچی ادعای روحانی را به چالش می کشد. به آمارهای بالا در مورد یهداشت و سلامت کودکان کار، آمار 4 میلیون کودکی که به دلیل فقر از تحصیل محروم شده اند را هم باید اضافه کرد.

 

کُلاه گُشاد «سهام عدالت»

وعده های تو خالی احمدی نژاد، نورچشمی ولی فقیه یکی پس از دیگری توسط نورسیدگان به قدرت افشا می شود. احمدی نژاد با شعار بردن پول نفت به سفره مردم، پخش سهام شرکتهای دولتی با عنوان «سهام عدالت» و دادن وعده مسکن، دزدیهای کلان نورچشمیهای حکومت را پوشش داد. وعده هایی که به نام کاهش فقر داده شد، برای فقرا آبی گرم نکرد و به کام دزدان رفت.

سهام عدالت که بنا به گفته رئیس سازمان خصوصی سازی، بیشتر از 44 هزار میلیارد تومان از سهام شرکتهای دولتی به آن اختصاص داده شده، «فاقد ارزش» است.

برگه هایی که به عنوان سهام در سال 1385، به مردم داده شده، جهت ثبت نام بوده و در زمان پخش، به دروغ به عنوان سهام به مردم داده شده است. بر اساس این گزارشها سودی که از این مبلغ در مدت 8 سال، وارد خزانه شده، حدود 10 هزار میلیارد تومان است. این همان سودی است که قرار بود میلیاردها باشد و میان مردمی که برگه ها را دریافت کرده بودند تقسیم شود. برگه های سهام عدالت هم مانند یارانه ها روی دست دولت روحانی مانده است.

 

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق