زنان در مسیر رهایی

زنانه شدن مهاجرت (قسمت آخر)

 

Zuhal Yeşilyurt Gündüz

منبع: مانتلی رویو

برگردان: آناهیتا اردوان

 

نیروی کار مراقبتی در جهان نو - لیبرال

واقعیت شرایط وخیم کارگران مهاجر، زنانه شدن پدیده مهاجرت و جهانی سازی بازار کار را آشکار می سازد. ارتباط بین استثمار نیروی کار و گسترش آن از سطح ملی به بین المللی، پرسشها پیرامون کار خانگی را از یک موضوع طبقاتی به یک موضوع اخلاقی و جهانی بسط می دهد. در حقیقت، تولید کار خانگی از روی دوش زنان ثروتمند و تحصیلکرده غربی برداشته و بر دوش زنان مناطق و کشورهای فقیر مشخصی از جهان گذارده شده است. اختلاف بین زنان به موازات تقویت سیستم طبقاتی در جهان عمیق تر می گردد. مدلی که بانک جهانی و صندوق بین الملل پول برای رشد به دولتها تجویز می کنند، می بایست مورد نقد قرار گیرد، زیرا موجبات بیکاری تحصیلکردگان کشورهای فقیر را فراهم می سازد تا به کشورهای پیشرفته مهاجرت و به عنوان کارگر خانگی به کار مشغول گردند.

تحت دستورات بانک جهانی و صندوق بین الملل پول، نیروی کار مراقبتی از کشور خود فرار و به آن سوی جهان، به کشورهای پیشرفته جهت صرفه جویی نو - لیبرالیسم اقتصادی منتقل می شود. اگر در گذشته، "مواد خام" از کشورهای فقیر آفریقایی و آسیایی به زور و کشتار ربوده و به کشورهای ثروتمند فرستاده می شد، در سیستم سرمایه داری انحصاری و استعماری کنونی، نیروی کار اجتماعی و مراقبتی هم با اعمال سیاستهای نو - لیبرالیستی ربوده می شود.

مهاجرت نیروی کار اجتماعی و مراقبتی از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند تحت تاثیر اعمال سیاستهای نو - لیبرالیستی نوعی استعمار و بیدادگری به شمار می آید، زیرا این مهاجرت نه به دلیل انتخاب آزادانه مهاجران، بلکه به دلیلِ تشدید وضعیت بغرنج معیشتی و رشد معضلات اجتماعی- اقتصادی صورت می پذیرد.

 

وابستگی کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیر در راستای تامین نیروی کار مراقبتی، به تشدید مناسبات استثماری و استعماری سرمایه داری یاری می رساند.

کارگران خانگی مهاجر، بخش قابل توجه ای از شالوده محلی، ملی و جهانی را تشکیل می دهند. این در حالیست که کار خانگی و کارگر خانگی، به طور معمول در بررسی اقتصاد جهان در نظر گرفته نمی شوند. نیروی کار کارگران خانگی مهاجر بیش از آن است که بسیاری تصور می کنند، به عنوان مثال، اگر کارگران خانگی پایین "من هتن" نیویورک دست از کار بکشند، تمام بخشهای اقتصادی شهر دچار از هم گسیختگی خواهد شد.

کارگران خانگی مهاجر با مشکلات پر شماری روبرو هستند. از همین رو، کوشش و تلاش آنها در جهت غلبه بر دشواریها در به کار گیری استعداد خویش در نقش نیروی مراقبتی و انجام کار سخت برای نجات و بهبود سطح زندگی اعضای خانواده شان قابل ستایش و قدردانی است. آنان فقط قربانی سیستم سرمایه داری انحصاری نیستند، بلکه ماموران فعالی هستند که برای زندگی بهتر اعضای خانواده و اقتصاد جامعه خود در تلاش بی وقفه اند. بدینوسیله، عزم و تجربیاتی که زنان کارگر مهاجر در روند مزبور کسب می کنند، قادر است آنان را به نماینده نیرومند ستیز علیه محرومیتهای اقتصادی- اجتماعی و به بازوی نیرومند جنبش علیه محرومیتهای اقتصادی- اجتماعی و علیه سیاستهای نو - لیبرالیستی بدل سازد.

سیستم سرمایه داری جهانی می بایست از این نظر که مادران را از فرزندان و خویشاوندان خویش جهت نگهداری از اعضای خانواده های ثروتمند کشورهای دیگر در یک قالب یک اقتصاد کالایی جدا می سازد، مورد نقد قرار گیرد.

کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان نیز بر اساس مدل و دستورات صندوق بین الملل پول و بانک جهانی، در به وجود آمدن پدیده استعماری مزبور مشارکت پیدا می کنند. دولتهای این کشورها مسیر بهره برداری اقلیتی از جمعیت ثروتمند جهان از نیروی کارگران مهاجر را برای پر کردن شکاف بین والدین و فرزندان طبقه فرادست هموار و فراهم می سازند. استثمار نیروی کارگران مهاجر در حالی صورت می پذیرد که بسیاری از والدینی که از نیروی کارگران خانگی مهاجر استفاده می کنند نیز از شغلی که دارند، راضی نیستند و یا به طور آزادانه آن را انتخاب نکرده اند. البته شرایط اینان را هرگز نمی توان برابر با شرایط بغرنج کارگران شان برابر دانست.

یکی از کمبودهایی که زنان کارگر مهاجر با آن روبرو هستند، "حق مراقبت" است؛ حق طبیعی مراقبت از فرزندان و اعضای خویشاوندان شان که به کلی نادیده گرفته می شود. کارگران مهاجر زن می بایست از زندگی خانوادگی به خصوص با مراودت با فرزندان شان برخوردار باشند. رعایت حق مزبور با ذات نظام سرمایه داری جهانی که تعادل طبیعی چرخه نیروی کار خانگی و مراقبتی را با بغرنج سازی شرایط زندگی در کشورهای فقیر از هم می پاشاند، همگون نیست.

 دستیابی به چنین حقی مستلزم تغییرات عمیق ساختاری اقتصادی - سیاسی، اصلاح حوزه کار خانگی و مراقبتی، حرفه ای سازی و ارتقا کار خانگی در جوامع و تصویب قوانینی می باشد که کارگر خانگی را به عنوان شهروند کشورهای ثروتمند به رسمیت بشناسد. چنین تغییراتی سیستم استعماری سرمایه داری کنونی را که بر پایه پدرسالاری، تبعیض نژادی و امپریالیسم بنا شده، ریشه کن خواهد ساخت.

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق