عدم انصراف، بی اعتمادی به دولت روحانی و فقر گسترده مردم

 

زینت میرهاشمی

 

بی پایگی سیاستهای اقتصادی رژیم و فقر گسترده مردم در پاسخ منفی به خواهش و التماس پایوران دولت روحانی در متقاعد کردن مردم جهت انصراف از یارانه ها خود را نشان داد. بیش از 90 درصد از جمعیت کشور برای دریافت یارانه نقدی فُرم مربوط به آن را پُر کردند.

این واکنش قاطع، علیرغم توصیه های بی خِرَدانه تعدادی از چهره های به اصطلاح اصلاح طلب یا ملی مذهبی و برخی از چهره های هنری و فرهنگی، که خواهان انصراف مردم از دریافت یارانه شدند، صورت گرفت.

دولت خواسته بودند مردم درآمد شان را اعلام کنند، در مقابل امنیت درآمد آنها را حفظ خواهد کرد. درخواست انصراف از یارانه با تهدیدهای بسیار و منجمله عدم موافقت برای دریافت وام از بانکها همراه بود. اما همه تاکتیکهای مسئولان رژیم بی ثمر بود.

دولت برای فریب مردم وعده داد که میزان پولی که از انصراف حاصل می شود را در بخش بهداشت و درمان هزینه کند. با نگاهی به بودجه سال 93 و جایگاه درمان و بهداشت نسبت به هزینه ای که در بخش نظامی اختصاص داده شده، نشان می دهد که این حرف پوچ است.

 

مدیر دفتر امور سازمان هدفمندی یارانه ها در روز 17 فروردین جامعه را به 5 نوع درآمد تقسیم می کند و برای دریافت یارانه تعریفی از «تَمَکُن مالی» ارائه می دهد که با توجه به فساد موجود در حکومت، نهادینه کردن فقر از طرف دولت را نشان می دهد.

وی می گوید:«هر یک از مردم می دانند که دریافت یارانه در زندگی آنها تاثیر دارد یا خیر. تَمَکُن مالی صرفا به این معنا نیست که فرد وضعیت مالی آنچنانی یا خانه و ماشین داشته باشد.» از دیدگاه این پایور رژیم خانه و ماشین داشتن لوکس محسوب شده و اگر حرف وی را کنار حرف مثلا ربیعی بگذاریم به حرف احمدی نژاد می رسیم که در یک مصاحبه گفت هیچ فقیری در ایران نیست و همه وضع شان خوب است.

علی ربیعی، وزیر کار روز 15 فروردین خواستار انصراف کسانی که حداقل حقوق می گیرند از دریافت یارانه شد. وی این تصور که «یارانه نقدی حق همه است» را  اشتباه دانست و تاکید کرد که حق همه نیست. بر هین منظر وی در مقابل این سوال که آیا کارگران باید از دریافت یارانه انصراف دهند، بی شرمانه مدعی شد که با «حقوق حداقل می توان راحت زندگی کرد.». این هم مدلی از نهادینه کردن فقر به شیوه پایوران جمهوری اسلامی است.

حسن روحانی روز 16 فروردین بر اجرایی کردن فاز دوم هدفمندی رایانه ها یا حذف یارانه ها تاکید کرد و گفت که «هیچ ملاحظه و رویدادی» بر اجرایی کردن آن تاثیر نخواهد گذاشت. وی شخصاً عواقب آن را به عهده گرفت. همان طور که احمدی نژاد هم مسئولیت جراحی اقتصاد را به عهده گرفت و به گفته حسن روحانی اقتصادی «ویرانه»، به دولت کنونی تحویل داد.

 

فرمهای پر شده خود اظهاری تبدیل به یکی از چالشهای دولت حسن روحانی خواهد شد و پوسیدگی کلید او برای باز شدن قفل بحران اقتصادی را به نمایش خواهد گذاشت.

از یک سو وی که انتظار انصراف حداقل 50 درصد مردم را داشت، در مقابل اکثریت مطلق مردم که فرم دریافت یارانه را پُر کردند قرار می گیرد و از سویی دیگر وی گفته است که فقط به نیازمندان کمک داده می شود.

 حسن روحانی در اجرایی کردن مرحله دوم یارانه ها مرتب از «شیب ملایم» در بالا بردن قیمتها صحبت می کند. دلیل این سیاست را هم فشار نیامدن به مردم مطرح می کند. در صورتی که بالا رفتن قیمتها به ویژه بعد از اجرای مرحله دوم حذف یارانه ها، هر چقدر ملایم باشد قدرت خرید مردم را کاهش می دهد و سفره مزدبگیران را به لاغری می کشاند. بسیاری از کالاهای اساسی در بخش تغذیه در پی جراحی اقتصادی دولت احمدی نژاد از سفره های مردم حذف شده و اکنون حسن روحانی وظیفه حذف باقی مانده آن را دارد.

بر اساس گزارش وبگاه تابناک وابسته به پاسدار محسن رضایی؛ «بیش از 70 میلیون ایرانی برای دریافت یارانه ثبت نام کرده اند و تنها کمتر از ده درصد از دریافت یارانه نقدی انصراف داده اند.» گزارش در مورد تعداد محدودی که انصراف داده اند می نویسد:«ده درصدی که گفته می شود بخش اعظمی از آنها ایرانیان مقیم خارج کشور هستند، اساسا دسترسی برای ثبت نام دریافت یارانه به پایگاه اینترنتی رفاهی نداشته اند.»

از طرف دیگر برای رژیم به صرفه نیست که آماری واقعی را اعلام کند. بر اساس همین گزارش جهانگیری معاون حسن روحانی گفته است که:«منتظر نیستیم تا 30 الی 40 درصد مردم انصراف دهند»

بازگذاشتن راه انصراف از یارانه نقدی تا پایان سال 93 از طرف کارگزاران حکومت، نشان دهنده عدم استقبال مردم از طرحها و سیاستهای دولت روحانی است.

 

در کمپینهایی که برای پخش فرمهای خود اظهاری و تشویق مردم به انصراف به راه افتاده بود، گزارشهایی پخش شد که مردم از عدم اطمینان و ناباوری به مسئولان و فساد و دزدی حکومتی صحبت می کردند. در گزارش خبرگزاری حکومتی فارس روز دوشنبه 4 فروردین از قول یکی از مصاحبه شوندگان نوشته شده که:«دیگر کسی به مسئولان اعتماد ندارد، به همین دلیل کمتر کسی رضایت دارد که حرف دولت را باور کند و انصراف دهد.»

در حالی که ربیعی اعلام کرده بود که حتا مزدبگیرانی که حقوق حداقل می گیرند نیازمند دریافت یارانه نیستند و روحانی گفته بود که فقط نیازمندان فرم را پر کنند، دریافت یارانه از طرف اکثریت مردم چگونه توجیه می شود؟

پاسخ روشن است. اول این که مردم چنان فقیر هستند که به طور واقعی نیازمند همین مقدار اندک کمک هستند. دوم آن که این عدم انصراف رای منفی مردم به حکومت فاسد و دزد که می خواهد با «اقتصاد مقاومتی» دیکته شده توسط «رهبر» مردم را بیش از پیش غارت کند است. عدم انصراف گسترده از دریافت یارانه را می توان تودهنی بزرگ به ربیعی وزیر کار دانست که زندگی حداقل حقوق بگیران را راحت اعلام کرد.

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق