مذاکره و سازش با امپریالیسم و همزمان اعلام جنگ به زحمتکشان

 

شهره صابری

 

مذاکرات ایران با کشورهای 5+1 در روزهای گذشته چیزی جز افشای ماهیت ضد انسانی رژیم ایران را نشان نداد.

گردش ایدئولوژیک رژیم ایران دال بر خصلت دلال گونه ی آن و تلاش برای بقا است. نظام سرمایه داری و امپریالیسم جهانی هم ماهیت ضد انسانی اش را به مفتضحانه ترین شکلی در جریان مذاکرات برملا کرد.

با وقوع جنبشهای توده ای در شمال آفریقا و در خاورمیانه، آمریکا که توانایی اش در کنترل اوضاع را کافی نمی داند، برقراری روابط صلح آمیز با رژیم ایران، البته با نقش آفرینی حسن روحانی را بهترین مسیر برای ادامه چنگ اندازی در خاورمیانه و کشورهای عربی و بیمه کردن خود در مقابل اقدامات مداخله گرانه ی رژیم ایران می داند. از طرفی اوضاع آشفته ی اقتصادی در ایران همچون موریانه ساختار رژیم را تکه تکه می کند. در شرایطی که امکان تهاجم نیروهای انقلابی با وجود بحران و از هم گسیختگی نظام بسیار جدی است، آمریکا ترجیح می دهد که با استفاده از رژیمی که چند دهه با آن دست و پنجه نرم کرده و ماهیت ضد انسانی و دلال گونه اش نیز هویداست، یک پایگاه ثابت قدم برای تجاوز و چنگ اندازی در خاورمیانه ایجاد کند که در نهایت همچون یک گماشته نقش آفرینی کند.

با وجود نا آرامی در افغانستان (به دلیل حضور نیروهای آمریکایی) و در عراق (با توجه به دخالتهای رژیم ایران و امپریالیسم آمریکا و غرب)، رژیم ایران که در آن حسن روحانی یک پایه از قدرت است، می تواند به عنوان ابزاری به منظور یکدستی در اعمال سیاست برای تسلط بر عراق و افغانستان به ابزار یبسیار کارساز برای آمریکا تبدیل شود.

 

گردش ایدئولوژیک رژیم ایران پس از یک دوره تحمیل مشقات کمرشکنِ تحریمهای اقتصادی به مردم، با راه اندازی تجهیزات مربوط به غنی سازی اورانیوم صورت گرفت که این نشانه ای از حیله گری و عدم صداقت رژیم در مذاکره است. پس از رسیدن به اورانیوم غنی شده، رژیم ایران با خیالی آسوده برای مقابله با فشار تحریمها و اوضاع آشفته ی اقتصادی و به منظور مصونیت از فروپاشی به سوی مذاکره و مصالحه با غرب و آمریکا تغییر مسیر داد.

در این میان، امپریالیسم آمریکا به منظور اعمال نفوذ در خاورمیانه و مهار خطر رژیم ایران، پیشرفت هدفهای بانک جهانی و نظام سرمایه داری جهانی در ایران را مهم تلقی می کند. این روند که از دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز شد در دوران محمود احمدی نژاد از نقطه عطف مهم حذف سوبسیدها و آزاد سازی قیمتها عبور کرد. از آن جا که نظام جهانی سرمایه داری امپریالیستی، گسترش قدرت استبدادی ولایت فقیه را در معارضه با پیشرفت منافع خود می بینند؛ برای غلبه بر این چالش پیشرفت کار حسن روحانی در برابر ولی فقیه و استبداد مذهبی را راهکار خود تعیین کرده و همزمان به کوبشی مقدماتی بر قدرتِ طیف سنتی اقتصادی ایران یعنی علی خامنه ای پرداختند. این اقدام که با انتشار گزارشی درباره ی "ستاد پیگیری فرمان امام" در خبرگزاری رویترز انجام شد، پایه اقتصادی قدرت بی حد و حصر علی خامنه ای را به نمایش گذاشت.

 

در چنین شرایطی مذاکره و سازش با رژیم ایران برای آمریکا و غرب بهترین راهکار برای کاهش دردسرها و تامین منافع امپریالیستی در اوضاع آشفته کنونی جهان است. طرح گفتگو برای تغییر سیاست ایران در قبال سوریه و متقاعد کردن بشار اسد توسط ایران به منظور تشکیل دولت انتقالی، طرح سازش قطبهای معارض سرمایه داری جهانی برای گذر از بحران است. در این میان برای اسراییل خوشه چینی در جنگ و بحران عامل بقا خواهد بود. دولت اسرائیل با هیاهو و جو سازی علیه رژیم ایران که تا کنون در همسویی کامل با آن بوده، مضحکه ی ننه من غریبم را روی سن آورده و  دولت فرانسه نیز با هواداری از کشورهایی که مواضع آنها با مصالحه ی ایران با و آمریکا تضعیف می شود، غریب نوازی کرده و رژیم ایران را فریبکار معرفی می کند.

مصالحه ی رژیم ایران و آمریکا مسیری است که به بقای رژیم ضد انسانی ایران و ساختار سرمایه داری انگلی آن منتهی می شود. این سازش نه مصالحه به سود مردم که اعلام جنگ علیه زحمتکشان است.

 

 پس از به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی پیشروی ایران در اجرای سیاستهای بانک جهانی مصرانه تر در حال پیگیری و اجراست. به تعطیلی کشیده شدن واحدهای تولیدی و بیکاری کارگران از پیامدهای این دوره 100 روزه بوده که با وجود تحریمها سریع تر پیش رفته است. شعارهای رژیم علیه آمریکا به عنوان نظام استکباری در ابتدا ترفندی برای به انحراف کشاندن انقلاب زحمتکشان و پس از آن تا مدتی به منظور رسیدن به غنی سازی اورانیوم بوده است.

ترفندهای رژیم برای مصالحه با آمریکا و غرب در جهت تامین منافع زحمتکشان ایران نیست. حمایت از سیاستهای رژیم و دولت روحانی فقط برای خائنان به زحمتکشان و کاسه لیسان یا سرخوردگان کارساز خواهد بود.

 بازگشت به صفحه نبردخلق