یادداشت دیگری از وبلاگ شهید ستّار بهشتی

 

هنگامی که سخن از تحریمها علیه جمهوری اسلامی به میان آمد، دهان گشاد مسئولان نظام باز شد. از کوچکترین مسئول تا بالاترین مقام مشغول شعار دادن شدند. همه آنها دریک کلام متّفق بودند؟ آن هم سخن از اینکه آماده تحریمها هستیم، همه چیز را برنامه ریزی کرده ایم، ما پیش بینی همه جوانب را کرده ایم وبسیاری از شعارهای دیگر. آن گونه یاوه می گفتند که گویی جمهوری اسلامی قرار است دنیا را با تحریم خود درمانده کند. با احتمال آغاز تحریمها کم کم سخنان مسئولان نظام رنگ باخت و سخن از در حال ذخیره سازی کالا هستیم جامعه نگران نباشد! ما متحد هستیم، تحریمها نگرانی ندارد. با آغاز تحریمها و کمبود کالا سخن از توطئه خارجی است به میان آمد! با آغاز نارضایتیها و احتمال قیامها تازه متوجه شدند قرار نیست دنیا درمانده شود! این نظام جمهوری اسلامی است که درمانده شده. همین امر سبب شده مسئولان مشغول تهدید معترضان شوند. از جمله آخوند خضرالله موسوی دادستان نیشابور معترضین را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد. «دادستان نیشابور مردم را تهدید کرد: خدا نکند روزی بخواهید مقابل نظام بایستید ما انقلاب نکردیم برای« نان و آب» و این در شان مردم نیشابور نیست که ”برای یک یا دو عدد مرغ“ به خیابانها بیایند و علیه مسئولان شعار بدهند. به گزارش دیگربان، خضرالله موسوی٬ دادستان عمومی و انقلاب نیشابور به مردم این شهر نسبت به برپایی تظاهرات اعتراضی علیه گرانیها هشدار داد و ادعا کرد عاملان اعتراض‌ این شهر شناسایی شده‌اند.» اخوند علم الهدی امام جمعه مشهد چنین اظهار می دارد:« اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. وی خطاب به مردم مشهد گفت:«مشهدیها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کرده‌اید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً ‌بوده است».

 

در اینجا وظیفه خود می دانم به عنوان یک ایرانی جواب این اراجیف را بدهم. آخوند خضرالله موسوی، کمتر دروغ بگویید. مگر مردم برای آب و برق ونفت مجانی قیام نکردند؟ مگر خمینی با شعار نفت، برق، آب مجانی است نیامد؟ مگر قرار نبود زندگی مردم را بهشت برین کنید؟ دنیای آنها آباد و آخرت آنها گلستان گردانید؟ پس برای چه قیام کردند؟ آیا مردم در عبادت کردن مشکل داشتند؟ یا در شرکت مراسمهای مذهبی خود مانده بودند؟ که قیام کنند و گرگهای گرسنه ای چون شما را بر سر خود بزرگ گردانند. شما و سران نظام ، دنیای مردم را ویرانه کردید و آخرت آنان را به بیابان تبدیل کردید. مردم را از چه می ترسانید؟ از فیلم و عکسهایی که گرفته اید؟ چه کار قرار است انجام دهید؟ آنها را می کشید و سربه نیست می کنید؟ اول آن که شغل شما جنایت و خونخواری است. دوم با کشتن معترضان دیگر مشکل کشور حل می شود؟ حتی اگر به کشتن باشد یک بارمُردن بهتر از روزی صد بار در خفت جان کَندن است! مَردم را از چه می ترسانی از شکنجه و اعدام؟ بنده با دل و جان می پذیرم هرگونه شکنجه و هر گونه جان دادن ،اما سکوت دربرابر خفاشانی چون شما را هرگز. جای ننگ است برای مسئولان حکومتی که نتوانند مایحتاج زندگی مردم جامعه خود را تهیه کنند و تازه به خاطر بی لیاقتی خود مردم را هم تهدید کنند! شما که توانایی اداره یک کشور را ندارید بهتر است دست از قدرت پرستی بردارید و زحمت خود را از سر مردم کم کُنید. واقعا خجالت دارد برای شما و سران نظام. چنان با وقاحت ادعا کردن چنین در حقارت التماس کردن! آخوند علم الهدی امام جمعه مشهد از مردم دعوت کرده به جای مرغ، از پروتئین دیگری به نام اشکنه استفاده کنند! آقای علم الهدی شما عمامه ای به سر دارید و ادعای روحانی بودن دارید، به ظاهر ذکر خدا می گویید و در باطن عبادت شیطان را انجام می دهید! شما انسانی بی چاک و دهان هستید. یکی از نمونه های این بی ادبی شما در راهپیمایی کذایی ۹ دی ۸۸ بود که مخالفان نظام را گاو گوسفند و بزغاله خواندید! اما با این سخنرانی که شما انجام دادید نشان دادید که تمام آن القاب برازنده شما است! البته باید از تمامی گاوها، گوسفندان و بزغاله ها عذر خواهی کنید که شما را با آن ها تشبیه می کنم! آقای علم الهدی هر قوطی روغن ۲۰۰۰۰ تومان، کشک کیلویی۵۰۰۰ تومان، پیاز کیلویی ۱۵۰۰ تومان، شما حساب نکردید هزینه این نسخه جدید شما چقدر می شود؟ یک خانواده در فقر و فلاکت چگونه این مخارج را با این وضعیت بیکاری تهیه کند؟ آقای علم الهدی فرمودید جو را از افغانستان بیاورند و مرغداریها برای خود فکری کنند و مردم صرفه جویی کنند! نفرمودید نخود، لوبیا، عدس،...و بسیاری اقلام زندگی را مردم از کجا بیاورند؟ از شما سران نظام که عکسهای بسیار مُفصل درج می شود، البته در صرف خوردن انواع گوشت و مرغ، نه اشکنه! در ضمن چرا مردم باید اشکنه بخورند وقتی می توانند با داشتن حاکمان با درایت بهترین زندگی را کنند؟ لیاقت انسانهای بی لیاقت و ظالمی هم چون شما است که نه تنها اشکنه بلکه از خوردن نان خشک هم محروم شوید! تا درد گرسنگی، فقر، فحشا و شرمنده زن و بچه بودن را درک کنید. هرچند در وجود شما چیزی به عنوان درک و فهم نیست. آقای علم الهدی می بینید فقط خوردن گوشت و مرغ نیست که جایگزین برای آن شما معرفی می کنید بقیه اقلام زندگی هم واجب است نسخه جایگزینی برای آن اقلام ندارید؟ هرچند نسخه اول شما قیمتش برابری با گوشت و مرغ می کند! نظری بدهید که با عقل منطق قابل درک و استفاده باشد نه از سرنادانی چیزی بگویید. {چیزی نگویید و احمق به نظر برسید بهتر از آن است که سخنی بگویید ونشان دهید تا چه اندازه در حماقت هستید} به راستی شما که آن همه ادعا داشتید اکنون چرا این گونه التماس می کنید؟ برای سران نظام مُردن بهتر از زیستن است. چنان با وقاحت ادعا کردن، چنین در حقارت التماس کردن! درآخر مطلبم عرض می کنم. ما را بگیرید، ببندید، شکنجه دهید، احکام زندان و اعدام صادر کنید. دیگر هراسی بر دل نیست، اصلا قرار نیست که هراسی مانده باشد! یکبار آزاده مردن بهتر از صدها سال با خفت زندگی کردن است، مردم ایران هرروز روزی صدها بار،از خفت فقر، فحشا، اعتیاد، فلاکت می میرند. یک بار مردانه مردن بهتر از صد سال در خفت زیستن است.

سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی،

ما را ز سر بریده می ترسانی؟

ابروی کشیده تو را سنجیدیم،

شمشیر نشان دادی و برقش دیدیم

تا ظن نبری که ما به خود لرزیدیم،

گر ما ز سر بریده می ترسیدیم،

در کوچه عاشقان نمی گردیدیم

در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم،

ما پا دراین میدان نهادیم یا قفس ظلم را می شکنیم یا از قفس تن رهایی می یابیم. زنده وپاینده ایرانی و ایران. جانم فدای ایران.

 

ستار بهشتی

سه‌شنبه ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۲

 

آدرس وبلاگ ستار بهشتی

http://magalh91.blogspot.dk

 

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق