اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، تشدید تضاد طبقاتی و فربگی انگلوار وابستگان به رژیم

 

شهره صابری

 

اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، و در حقیقت حذف یارانه ها، در آذر 1389 کلید خورد. محمود احمدی نژاد، در شب 27 آذر 1389 گفت:«تعدیل و اصلاح قیمتها از ابتدای روز 28 آذرماه اجرایی می شود. از فردا یارانه نقدی دو ماهه واریز شده به حساب مردم قابل برداشت است».  بر اساس این طرح میزان یارانه های نقدی هر فرد ماهانه 45 هزار و 500 تومان تعیین شده بود. به گفته مسئولان دولتی  حدود 73 میلیون نفر در فاز اول یارانه دریافت کرده امد. در اسفند سال گذشته از سوی دولت اعلام شد که 28 هزار تومان به عنوان مابه التفاوت یارانه ی نقدی مرحله ی اول و دوم به حساب سرپرست برخی خانواده ها واریز شده است. اجرای فاز دوم این طرح با حذف 28 هزار تومان یارانه برای تعدادی از خانواده ها که از رفاه نسبی برخوردارند همراه بوده است. قبلا هم با ارسال اس ام اس از این خانواده ها خواسته شده که خود برای انصراف از دریافت یارانه اقدام کنند. اغلب نمایندگان مجلس بر این نظر تاکید می کنند که پرداخت ما به التفاوت به منزله ی شروع مرحله ی دوم است. علی لاریجانی، رئیس مجلس در پی این اقدام خودسرانه ی احمدی نژاد در نامه ای از خامنه ای خواست تا بر اساس اصل 110 قانون اساسی از اختیاراتش برای توقف مرحله دوم طرح استفاده کند. به گفته ی لاریجانی این کار دولت تخلف است و غیر کارشناسی و طوفان تورم ایجاد می کند. از نظر لاریجانی شروع فاز دوم طرح در ماه اول سال 91 و قبل از تصویب بودجه ی کشور صورت گرفته و غیر قانونی است. اقدام خودسرانه ی احمدی نژاد و دولت در این مورد نمایشگر اختلاف و تشدید تناقض درون رژیم است. خامنه ای درخواست لاریجانی در خصوص استفاده رهبر از اختیاراتش بر اساس اصل 110 قانون اساسی را به شورای حل اختلاف فرستاد.

 

اجرای فاز دوم حذف یارانه ها با افزایش شدید قیمت کالاها و به خصوص قیمت سوخت همراه بوده است. در ابتدای اجرای این طرح و بر طبق مصوبه ی مجلس قرار بر این بود که 30 درصد از درآمد حاصل از حذف یارانه ها به تولید اختصاص داده شود. اکنون مجلس بر این ادعا پافشاری می کند که درآمد دولت از حذف یارانه ها از نصف مبلغ پرداخت شده به صورت نقدی به مردم هم کمتر بوده و صاحبان صنایع هم اظهار داشته اند که تا کنون هیچ مبلغی بابت افزایش تولید و بهینه سازی مصرف سوختی که از زمان حذف یارانه ها تا کنون 700 درصد افزایش داشته است دریافت نکرده اند. این بسترهای نامناسب سبب کاهش تولید در کشور و افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم شده است. از طرف دیگر با پرداخت یارانه ها، نقدینگی به شدت رشد کرده و در نتیجه نرخ تورم با سرعت بیشتر افزایش یافته است.

یارانه های پرداخت شده به صورت نقدی همراه با عدم افزایش مناسب دستمزد کارگران و زحمتکشان براساس نرخ تورم،  قدرت خرید طبقه ی کارگر و مزدبگیران را به شدت کاهش داده است. تلاشهای ویرانگر  رژیم در سطح جهانب و به ویژه  فعالیتهای اتمی، سبب تحریمهای شدید شده است. در مقابل این وضعیت  دولت با استقراض از بانک مرکزی به رشد نرخ تورم دامن زده است.

 

از پیامد های مخرب رشد سرسام آور نرخ تورم، وخامت سطح زندگی و معیشت طبقات زحمتکش و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی و دو قطبی تر شدن جامعه است. یکی از اثرات مخرب رشد نرخ تورم، اثر توزیعی آن است. در حالی که طبقه ی سرمایه دار و دلال با در آمد متغیر از این وضعیت سود می برند، طبقه ی مزد بگیر که دارای دستمزد ثابت است به شدت زیان می بیند. با کاهش تولید و رشد قیمت ها سرمایه داران و دلالان که عموماً وابسته به هرم قدرت هستند، با مکیدن حاصل کار و رنج زحمتکشان رشد انگلواری خواهند داشت. ماهیت استبدادی رژیم اجازه ی فعالیت اقتصادی را جز به مافیای حکومتی و وابستگان به قدرت نمی دهد. با پیشرفت این روند تضاد طبقاتی به شدت افزایش یافته و زوال اقشار مختلف خرده بورژوازی به ویژه در حوزه تولید کوچک منجر به افزایش لشگر بیکاران و بی خانمانها خواهد شد.

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق