تاریخ سر زمین ما

هوشنگ بهار

 

تاریخ سر زمین ما از یک غده چرکین رنج می برد و عصیانگرانه و با  جسمی مجروح  با این هیولا در گیر  نبرد است. از آن جا که این درد ریشه های عمیقی دارد، درمان آن را  دچار مشگل کرده و راههای مقابله با آن  پرسش برانگیز است. این افیون با برنامه ریزی و بر بستر ویرانه های گذشته و با حمایتهای استعماری سوار بر خر مراد شد. این افیون با برنامه ریزی و بر بستر ویرانه های گذشته و با حمایتهای استعماری سوار بر خر مراد شد.

شکل گیری جمهوری اسلامی، بر میراثهای چرکین و جو از دیربازآبستن توحش و تفکرات ارتجائی که بر مجموعه ای از خرافات مذهبی، رَمل، جادو،  تزویر و  دروغ  متکی است همواره از جانب بخش انگلی، مفتخورو جاخوش کن در تمامی سیستمهای مستبد گذشته مورد حمایت تمام عیار بوده است.

تمامی سیستمهایی که در آن مذهب نقش اصلی را بازی می کند از این قاعده مستثنا نیستند و تا زمانی که با این غده از راههای درست و از طریق بیداری و رشد فرهنگی  برخورد نشود همواره در بر همین پاشنه می چرخد. زنده یاد احمد کسروی به درستی گفته بود که ملت ایران یک حکومت اسلامی به آخوندها بدهکاراست. این سخن از متفکری نقل م یشود که خود ریشه در روحانیت داشته و با رسیدن به بلوغ سیاسی و آگاهی، از این لجنزار با شهامت عبور می کند و نقاب از چهره این واعظان دروغ و ریا بر می دارد. فرجام این روشنفکر پیشرو همان شد که شاه و شیخ می خواستند.

پرشور ترین حرکت مردمی در سال 1357 به دلیل نبود آگاهی کافی و فقدان رهبری، به قول زنده یاد غلامحسین ساعدی ملا خور شد و این همان پیشبینی بود که کسروی به درستی  به آن اشاره کرده بود.

 

تاریخ ما سرشار از جانبازیها و حماسه های قهرمانانی است که از بدو پیدایش این غده تا به امروز برای آزادی و آگاهی .به خاک افتاده اند و در گلزار تاریخ آرمیده اند.

امروزه این دکان فریب، ریا و دروغ  با تکیه بر ثروت و منابع کشور و با استفاده از پیشرفت تکنولوژی به سرکوب بسیار گسترده مردم دست می زند. در حالی که مردم ایران در فقربه سر می برند، حکومت در کشورهای دیگر برای ساختن مسجد، بیمارستان، اتوبان و البته آموزش تروریست هزینه می کند.

امثال مالکی، چاورز و اسد در گوشه و کنار جهان کم نیستند. اینها با هزینه های گسترده مالی برای یک رای به نفع  رژیم  خونریز ایران از سفره مردم ایران می خورند.

البته حنای آخوندها خیلی رنگ باخته و رژیم ولایت فقیه از همه ظرفیتها و ابزارهای پوسیده و تاریخی خود استفاده کرده و اکنون کاملا خلع سلاح شده است.

این در حالیست که مقاومت همواره وجود داشته و حکومت جوانان بسیاری را از ما گرفته است، سرمایه هایی که دیگر هرگز به ما بر نمی گردند، دلیرانی که آتش به جان این باند وحشی انداختند و با نثار جان خود افقهای روشن فردا را نوید دادند.

 

امروز ما باید صدای رسائی باشیم، رساتراز  گذشته و مساله اصلی این جانیان که همان ادعاهای شوم فرهنگی است را  بیشتر مورد توجه و برای بیداری و آگاهی و رهایی از این افیون که درد اصلی و سد راه پیشرفت و جامعه است را جدی تر  به چالش بگیریم.

بیهوده نبود که خمینی در اولین اقدامات خود مراکز اصلی جنبش و انقلاب را برای برملا نشدن لجنزار اندیشه های ارتجاعی اش مورد تهاجم قرار داد.

تمامی اندیشمندان بزرگ در این نظر که مسبب همه نابسامانیها و عقب ماندگیهای هر جامعه به سطح شعور آن جامعه بستگی دارد هم عقیده هستند. این وظیفه همه آزادیخواهان و همه کسانی که قلم می زنند است که فرهنگ و سِلاح اصلی این دقلکاران را نشانه روند. تازمانی که  مردم ما به عمق این فاجعه پی نبرند، که البته درصد بالائی به این درک رسیده اند، برای رسیدن به قله های فتح باید جرات ایستادگی را نوید داد. افشای یاوه های پوچ و قبرهای خالی از مرده  این رمالان از رونق افتاده و  اعتبار از دست داده وظیفه امروز ماست و برای این وظیفه باید سازماندهی کرد. اصلی ترین نقشی که پیشاهنگ در این شرایط باید بر عهده بگیرد سازماندهی است. بحرانها و مشکلات بیشمار رژیم، شرایط را برای انفجار آماده می کند و برای رساندن این کشتی به ساحل نجات نیاز به آگاهی و سازمانیابی است.

فروردین ۹۱

بازگشت به صفحه اول ایران نبرد

بازگشت به صفحه نبردخلق