فراسوی خبر... پنجشنبه ۴ اردیبهشت

یورش شکست خوردگان به مدارس

منصور امان

به موازات تدارُکات برای عقب نشینی خارجی، رژیم ج.ا در تلاش برای توازُن بخشیدن به خود، تشدید سرکوب جامعه را در دستور کار گذاشته. با اعلام استقرار ماموران نیروی انتظامی در مدارس، دستگاه حاکم تابلوی روشنی برای نمایش حرکت در این جهت بر زمین کاشته است.

‌از طرح پایش نظامی – امنیتی مدارس، دو مُهره سابقه دار، علیرضا کاظمی، وزیر آموزش ‌و پرورش دولت پزشکیان، و پاسدار بدنام، احمد رضا رادان، رونمایی کرده اند. برای هرچه بهتر جا انداختن روانی این اقدام، قالبی رسمی بدان داده شده و در این رابطه از تیتر «تفاهُمنامه» استفاده شده است.

تمرکُز بیشتر بر سرکوب، واکُنش رژیم ولایت فقیه به شکست خُردکننده استراتژی چهل ساله اش برای تضمین بقا است. رژیم ج.ا هر آنچه که به قیمت فلاکت جامعه و ویران ساختن کشور ساخته بود، از دست داده و اینک خلع سلاح شده در برابر «دُشمنان خارجی» و رُسوا و از پا افتاده در نگاه «دُشمنان داخلی»، شیپور عقبگرد را به صدا درآورده است.

خامنه ای و دستگاهش به شدت نگران کاهش اقتدار «نظام» و پرداخت هزینه سیاسی خسارتهایی هستند که به بارآورده اند. آنها در حال خالی کردن سنگرهای خود، کابوس پیشروی جامعه و خیزش آن برای حساب کشی و پاسُخ گیری ستمکاریهایی را می بینند که برای حفظ قُدرت و ارضای جاه طلبیهای شان روا داشته اند.

حاکمان کشور هنوز نقش برجسته نوجوانان، جوانان و حتی نونهالان مدارس ابتدایی را در خیزش ۴۰۱ به یاد دارند، همچنان که بر ذهن شان اعتصابهای سراسری مُعلمان و همبستگی با قیام کنندگان همچنان سنگینی می کند. «تفاهُمنامه» سرکوب مدارس، آرایش حاکمیت در برابر این ظرفیت در کمین است. خامنه ای و گُماشتگانش علیه جامعه مُعترض گارد می گیرند و از وحشت آنچه که گمان می کنند در پیش است، دست به اقدامات پیشگیرانه می زنند.

با این همه بخت آنها برای مهار مدارس و دانش آموزان و آموزگاران شان چندان بُزُرگ نیست. حاکمیت تاکنون با چندین طرح و نقشه به جنگ آنها رفته و هر بار در موقعیتی به مراتب بهتر از آنچه که امروز در آن بسر می برد، ناکام و شکست خورده برجا مانده است. استبداد مذهبی برای رسیدن به این نُقطه راه دراز و خفت باری را پیموده است. استقرار اُرگان سرکوب در مدارس زیر عُنوان «اُمور تربیتی» اولین اقدام آن در راستای پایش دانش آموزان و آموزگاران بود، سپس دست به تصفیه کادر آموزشی و گذاشتن فیلتر «گُزینش» زد. استخدام آخوند در مدارس و جاگذاری «مُعلم پرورشی»، تلاش بی ثمر بعدی بود. پس از خیزش ۴۰۱، موج جدیدی از اخراج و مُجازات آموزگاران و مُدیران مدارس را به راه انداخت و همزمان، خیل اوباش بسیجی و عوامل حُکومتی را به استخدام آموزش و پرورش درآورد. در کارنامه «نظام» در کنار اقدامات یاد شده، پیگرد و آزار کوشندگان مُعلمان، پرونده سازی و محکومیت آنان به زندان و نیز حمله شیمایی به مدارس دُخترانه را نیز می توان مُشاهده کرد.

«تفاهُمنامه» فقط شاهد و سندی از شکست این تدابیر سرکوبگرانه نیست، بلکه ناتوانی و دستپاچه شدن حاکمیت را نیز مُهر کرده است. جامعه و به ویژه دانش آموزان و مُعلمان این نشانه ها را به خوبی می بینند و معنا می کنند.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست