فراسوی خبر... پنجشنبه ۲۱ اسفند

شتاب گرفتن چرخ تروریسم تصادُفی نیست

منصور امان

وقتی رییس جمهور مُلاها، آقای حسن روحانی، مُشت بر سینه می کوبد که چرخ پُرهزینه سانتریفیوژها می چرخد، تنها نیمی از حقیقت را به زبان آورده است. او ناگفته گذاشته که چرخ دیگر بقای "نظام"، یعنی تروریسم و شرارت منطقه ای هم با همان خرج و شدت، روی جسد آسایش، سعادت، شادی و دلخوشی مردُم در حرکت است. 

از عربستان تا کنیا، تروریسم دولتی ولایت فقیه در گردش است و ردپای خود را نه فقط در تحقیقات جنایی، بلکه بر موضوع سیاست نیز به جا می گذارد. درهم تنیدگی دو فاکتور تبهکاری عادی و دولت رسمی از رژیم ج.ا موجود نابهنجاری ساخته است که چگونگی برخورد و مُراوده با آنرا به همین گونه از دایره تدبیرهای مُتعارف و رایج خارج می سازد.

این واقعیت را باید آن دسته از کشورهایی که رژیم مُلاها به دلایل اقتصادی، تجاری و سیاسی به آنها نیاز مُبرم دارد، به تلخی درمی یافتند. مُعاملات پُرسود نفتی، مالی و تجاری مانع از آن نشد که رژیم آخوندی شرارتهای خود را به خاک شُرکایش در تُرکیه و هندوستان گسترش دهد. حادثه بُمب گذاری خیابانی در دهلی نو تصویر دیگری از طرفهای مُعاملات آسان به هندوستان ارایه کرد. در همین رابطه پایوران امنیتی این کشور از واحد تروریسم برون مرزی ج.ا موسوم به "سپاه قُدس" به عُنوان مُتهم این اقدام تروریستی نام می برند.

اُروپا نیز تجربه مُشابهی را در نُسخه های گوناگون در انبان خود دارد که تازه ترین آن تلاش ناکام برای بُمب گذاری در فرانسه، یک شریک "برجامی" مُلاها، است؛ رویدادی که بار دیگر نشان داد حتی نیاز کلیدی به پِشتیبانی سیاسی اُروپا و مُناسبات تجاری با آن، حاکمان ج.ا را از بازی با کارت تروریسم و بُحران سازی علیه بروکسل بازنمی دارد.

فقط از دریچه نگاه از بیرون است که رفتار رژیم ولایت فقیه غیرعقلانی و خودغرضانه به چشم می آید (حتی اگر از زاویه مُحاسبه سود و زیان، این ارزیابی دُرُست باشد). اما با نگاه از پُشت عینک رژیم ولایت فقیه آشکار می شود که رفتار ناهمگون آن در نظر به ابزارها و امکاناتی که برای بازی بُرد - باخت در داخل و خارج در دست دارد، یک رویکرد واقع گرایانه است و از منطق درونی بقا پیروی می کند. توسُل به سلاح ترور علیه شهروندان و جامعه در داخل و رو به طرفهایش در خارج، بخش جُدایی ناپذیر از استراتژی بقای رژیمی انگلی است که به اتکای تواناییهای خود شانس ماندن و زیست در مُحیط طبیعی را ندارد و تنها از طریق تهاجُم به پیرامون و مکیدن خون قُربانی امکان ادامه حیات را به دست می آورد.

در همین راستا، شتاب یافتن چرخ تروریسم و شرارت خارجی مُلاها در دوره کنونی رابطه مُستقیمی با افزایش احساس خطر آنها برای موجودیت خویش دارد. زیر فشار موقعیت لرزان در داخل و فشار چند جانبه از خارج، "نظام" به گونه بی پیشینه ای همه ژتونهایش را روی میز گذاشته است. از یک سو به سُرعت به طرف جنگ افزار اتُمی پیش می رود و از سوی دیگر، با بُمب و موشک و تپانچه ی آویخته، در سطح بین المللی به گردش درآمده است.

این می تواند آخر بازی باشد، هرگاه همبازیهای رژیم ج.ا خُرافه تصادُفی و جناحی بودن شرارت آن را کنار بگذارند و با واقعیت ذاتی بودن تجاوُز و تروریسم در نظم حاکم بر ایران چشم در چشم شوند. 

 

 

بازگشت به صفحه نخست