فراسوی خبر... دوشنبه ۱۷ اردیبهشت

آرشیو دغلکاری اتُمی، اسناد شکست گُروه پنج کشور است

منصور امان

اسناد افشا شده از پروژه نظامی اتُمی حاکمان ایران توسط اسراییل، چند واقعیت شناخته شده پیرامون رفتار و سبک کار آنها را یکبار دیگر و این بار با صراحت تمام به نمایش گذاشته است. پیش از آن اما به گونه نگران کننده ای آشکار ساخته که فعالیتهای موشکی و ماجراجوییهای منطقه ای رژیم جمهوری اسلامی تنها موضوعاتی نبوده اند که برای جوش دادن مُعامله اتُمی از دستور کار طرفهای خارجی مُلاها کنار گذاشته شده بودند.

براین اساس، چنین می نماید هنگامی که مُذاکره کنندگان آمریکایی و اُروپایی در آذر ماه ۱۳۹۴ بسته شدن پرونده ابعاد نظامی برنامه هسته ای مُلاها را اعلام کردند، فقط نیمی از حقیقت را گفته بودند. آنها بدین وسیله ظرفیت عملی و موجود رژیم جمهوری اسلامی برای ساخت جنگ افزار اتُمی را بیان می کردند؛ چیزی که توافُق هسته ای دستکم برای یک دوره آن را اسقاط کرده بود.

جنبه نظامی فعالیتهای هسته ای رژیم مُلاها اما زاویه مُهم تری نیز دارد و آن سووال پیرامون استعداد سیاسی و ظرفیت نرم افزاری ساختار قُدرت در جمهوری اسلامی برای حرکت در این جهت است. بدون داشتن پاسُخ این سووال، هر توافُقی، هر چه قدر لازم و به هر میزان مُفید، در انتها ناکافی و ناپایدار خواهد بود.

به این پُرسش کلیدی، شفاف سازی گذشته برنامه مخفی آن و تعقیب رد پاهایی که به وین و ژنو ختم می شدند، پاسُخ می دهد. اقدام مزبور می توانست روشن کند که مُستقل از نوع دانش و مساله سخت افزار، پروژه سیاسی که این برنامه را به جلو رانده، برای آن پوشش تهیه می کرده و امکانات فراهم می آورده، چه سطح و کُدام جایگاه را در دستگاه سیاسی مُلاها دارد و به چه جهتی روان است.

تامین چنین پیش شرطی گرد میز مُذاکره، به معنای بازی با کارتهای باز است که به نوبه خود نتیجه مُذاکرات را نیز شفاف، واقعی و پیش بینی پذیر می سازد. اما چنین می نماید که اشتیاق به کسب دستاوردهای فوری و همزمان مُحاسبه غلط از مقاصد جناحهای قُدرت در رژیم حاکم بر ایران، این شرط تعیین کننده را زیر فرش جارو کرده باشد.

اسنادی که گوشه ای از آن مُنتشر گردیده، نه فقط کارایی و مکانیزم عمل آژانس انرژی اتُمی به عُنوان اُرگان و بازوی بازرسی و نظارت را زیر سووال می برد، بلکه مُذاکره کنندگان گروه پنج کشور که آشکارا اراده سیاسی خود را به آن دیکته کرده اند را نیز در تنگنا قرار می دهد.

جالب اینجا است که مسوولین این مُماشات پُر خطر، امروز در واکُنش به برملا شدن آن، اسناد یاد شده را شاهدی بر موفقیت خود در جلوگیری از برنامه نظامی اتُمی مُلاها مُعرفی می کنند. این در حالی است که آنچه که آنان نشان می دهند، نیمه پُر لیوان است. نیم دیگر این حقیقت است که آنها در مساله روشن سازی وجوه نظامی برنامه اتُمی رژیم مُلاها شکست خورده اند و به این وسیله تهدید دستیابی رژیم جمهوری اسلامی به جنگ افزار کُشتار جمعی را همچون شمشیر داموکلس بر فراز خاورمیانه و فراتر از آن حفظ کرده اند.

چه، وجود آرشیو مخفی حاکمان جمهوری اسلامی، بیان کننده سُخن روشنی پیرامون فریبکاری آنان است: آنها در باره اهداف و فعالیتهای اتُمی خود به گروه پنج کشور و به آژانس بین المللی انرژی اتُمی دُروغ گفته اند. به همین گونه تاکید رهبر این رژیم در باره "حرام" شمُردن سلاح هسته ای و رد آن با استدلال مذهبی، دُروغ دیگری بیش نبوده است. حدس این که چرا آقای خامنه ای، روحانی و ظریف در این باره متوسل به دُروغگویی  شده اند، کار زیاد مُشکلی نباید باشد.   

اسناد افشا شده، دلیل دیگری بر ضرورت فشار بیشتر بر رژیم جمهوری اسلامی، بیرون کشیدن ابزارهای ماجراجویی از دست آن و برچیدن تام و تمام زمینه و پایه هایش است. سیر رویدادهای جاری پیرامون "برجام" نشان خواهد داد که آیا طرفهای خارجی مُلاها به بُحرانهای دایمی و ساخته و پرداخته آنها به مثابه یک کُلیت واحد و استراتژی سیاسی می نگرند یا همچون گذشته چالشهای مُجرد و مقطعی!  

 

 

بازگشت به صفحه نخست