فراسوی خبر ... پنجشنبه ۱۷ خرداد

 

تلاش بی فرجام خامنه ای برای مهار جنبشهای مردمی

زینت میرهاشمی

 

برگزاری کنفرانس خبری و دستپاچگی علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی یک روز بعد از سخنرانی خامنه ای، همراه با موضع گیری کشورهای اروپایی علیه سخنان ولی فقیه،

موقعیت ضعیف خامنه ای برای مقابله با بحران را نشان می دهد.

سخنرانی ولی فقیه در روز دوشنبه ۱۴ خرداد در سال روز مرگ خمینی، دو محور اصلی داشت. یک محور آن پرداختن به برجام و دیگری موضع گیری نسبت به جنبشها و خیزشهای مردمی و حرکتهای اعتراضی کارگران و مزدبگیران بود. سخنرانی او که از یک سو تاکید بر ماندن در چارچوب برجام و از سویی دیگر دادن دستور العمل فوری (تاکید به زدن استارت از فردای سخنرانی اش) برای از سر گیری غنی سازی اورانیوم و رسیدن به ۱۹۰ هزار سو بود، تناقض و موضع ضعیف او را نشان داد. این سخنان را می توان به یک نوع ژست به ظاهر تهدید آمیز برای خوراک دادن به ذوب شدگان ولایت دانست. این نوع گفتار همچنین تاکیدی بر یاغی گری و غیر قابل اعتماد بودن رژیم را نشان می دهد. چنانچه در واکنشهای مقامات کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه می توان این موضوع را مشاهده کرد. به همین دلیل صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در کنفرانس خبری خود با تاکید بر حفظ برجام، مدعی شد که دستور ولی فقیه فراهم کردن زیر ساختها و آماده سازی بود نه این که «۱۹۰ هزار سو را در مدت زمانی کم» بسازیم.

 

موضع گیری ولی فقیه در رابطه با حرکتهای اعتراضی کارکران و مزدبگیران بسیار حقیرانه بود. مردم هنوز فراموش نکرده اند که احمدی نژاد، گماشته خاص خامنه ای چه حقیرانه مردمی را که قیامهای سال ۸۸ را آفریدند، خس و خاشاک خطاب کرد. بر همین منظر چه سرها که بر دار رفت و چه بدنهایی که در زیر شکنجه مزدوران خامنه ای لت و پار شدند. خامنه ای که شعارهای قیامهای دی ماه سال ۹۶، شعارهای مردم کازرون و شعارهای کارگران هپکو، کیان تایر و فولاد ملی اهواز و... را بر نتابیده است، مثل همیشه نفوذ دشمن، نفوذ اشرار خبیث در میان کارکران را مطرح کرد. او مردمی که شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را «موجوداتی حقیر و کمک کنندکان به جنگ روانی دشمن...» و «مایه سرافکندگی» دانست.

اما خامنه ای به روی خود نیاورد که محوری ترین و همه گیرترین شعار در قیامهای مردمی، «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای» بود.

در رویدادی دیگر، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم، پاسدار محمد باقری جنبشهای مردمی را تهدید کرد و گفت: «اجازه نمی دهیم مسایل اجتماعی و اقتصادی به مسایل سیاسی و امنیتی تبدیل شود.»

دیکتاتورها که هر حرکت مدنی و صنفی را با سرکوب پاسخ می دهند خود عامل سیاسی شدن آن هستند. اعتراف به سیاسی شدن جنبشها مردمی یعنی قبول این مساله که مردم برای تغییر شرایط و برداشتن مانع آزادی یعنی حکومت، حرکت می کنند و این کابوس سرنگونی است که گرداگرد ولایت در چرخش است.  

به حرفهای خامنه ای اگر صحبتهای رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ولی فقیه  را هم اضافه کنیم می بینیم که این نافرجامی برجام نیست که برپا دارندگان ولایت ارتجاع را به هراس درآورده بلکه این جنبشهای مردمی، از اعتصابهای کارکران، مزدبگیران، معلمان، و قیامهای مردمی است که لرزه بر اندام آنها انداخته است. بنابراین خامنه ای در حالی موضع شدیدالحنی برای وارد آوردن فشار می گیرد که زیر پایش حسابی سُست است و ولایتش می لرزد.  

 
 

 

بازگشت به صفحه نخست