فراسوی خبر .... یکشنبه ۱۶ دی

 چالش اسماعیل بخشی با حاکمیت تبهکار

زینت میرهاشمی

 

نامه افشاگرانه اسماعیل بخشی در مورد شکنجه های اعمال شده بر وی، برگ دیگری از جنایات رژیم را در برابر چشم همگان گذاشت. پاسخ مالکان غل و زنجیر و صاحبان زر و زور، به خواسته های کارگران گرسنه، انواع شکنجه هایی است که بر اسماعیل بخشی وارد شده است.

شکنجه هایی که بر اسماعیل بخشی وارد شده در حقیقت نشان دهنده میزان لرزش زمین زیر پای حکومت است. رژیمی که برای دفاع از امنیتش کارگران گرسنه را به زنجیر می کِشد و آنان را تا مرز مرگ شکنجه می کند، رژیم پا به گور.

اسماعیل بخشی نه اولین قربانی شکنجه است و نه آخرین آن تا سرنگونی جمهوری اسلامی. شکنجه به عنوان ابزاری برای کسب اطلاع، تحقیر کردن، پرونده سازی درهم شکستن و تواب سازی به طور سیستماتیک طی چهار دهه در جمهوری اسلامی بر زندانیان سیاسی و عقیدتی اعمال شده و همچنان اعمال می شود. بسیاری از زندانیان سیاسی زنده مانده از سیاهچالهای رژیم ولایت فقیه، شاهدان زنده ای هستند که تا کنون شکنجه های وارد شده بر خود را گواهی داده اند. نامه های زندانیان شجاعی مانند گلرخ ایرایی، مریم اکبری منفرد و آتنا دائمی در مورد شکنجه های روانی و جسمی که بر زندانیان وارد می شود، نامه تعدادی زندانیان سیاسی در رابطه با شکنجه های وارد شده به زنده یاد ستار بهشتی و نامه های دیگری که شمارش آنها در حد این فراسو نیست همگی اسناد زنده ای هستند که بر دردنامه اسماعیل بخشی مهر تایید می گذارند. نامه افشاگرانه اسماعیل بخشی در دوره ای پخش می شود که در بین مسافران قطار رو به سقوط حکومت ولوله افتاده است.

موضع بی شرمانه استاندار خوزستان مبنی بر تکذیب اعمال شکنجه بر اسماعیل بخشی، موضعی بزدلانه در شرایط پر جوش و خروش این استان است. نایب رئیس دوم کمیسیون حقوقی مجلس رژیم، خودش را به نفهمی زده و گویا شکنجه اولین بار است مطرح می شود. او از ممنوعیت شکنجه در قانون اساسی رژیم پرچانگی می کند. واکنش پایوران رژیم، در مورد نامه افشاگرانه اسماعیل بخشی ناشی از نگرانی شان پیرامون نتایج این افشاگری در داخل و خارج است.

دردنامه شجاعانه اسماعیل بخشی، کارگری که به قول خودش، زمین زیر پایش می لرزید، خطاب به وزیر اطلاعات رژیم، صدای میلیونها انسان رنج دیده است که حاکمیت در کلیت آن را به چالش می کشند و برای زندگی انسانی بپا خواسته اند.

 

 

بازگشت به صفحه نخست