فراسوی خبر... دوشنبه ۱۵ مهر

"هلال شیعی" زیر پای مُعترضان عراقی

منصور امان

با ادامه اعتراضات توده ای در عراق، رژیم ولایت فقیه در تهران پس از یک ژست کوتاه خویشتنداری و بی اهمیت شماری خیزشهای عراق، احتیاط سیاسی اولیه اش را کنار گذاشته و برآشُفته و خشم آلود به مُعترضان حمله ور شده است. "نظام" یک پایه اصلی "عُمق استراتژیک" خود را لرزان می بیند و در هراس از ریزش آوار آن بر سر، بی تاب گردیده و شمشیرکشان از پرده بیرون زده است.

مُعاون ستاد عملیات نظامی سپاه پاسداران موسوم به "قرارگاه خاتم الانبیا"، رویدادهای عراق را "فتنه" نامیده و یک سرکرده سپاه قدس اعتراضات مردُم عراق را به "عوامل تروریستهای تکفیری" نسبت داده است. همزمان، حاکمان ایران دستگاه تبلیغاتی خود را به گونه همه جانبه علیه مُعترضان عراقی وارد میدان کرده اند و با توپخانه دُروغ، افترا، داستان سرایی، دسیسه پردازی و تحریف، آنها را زیر آتش گرفته اند. میزان نگرانی و آشُفته حالی آقای علی خامنه ای و ابواب جمعی اش را از اینجا می توان تخمین زد که آنها اعتراضات عراق را با خیزشهای مردُم ایران در سال ۸۸ مُقایسه می کنند و زمین زیر پایشان را به همان اندازه داغ حس می کنند.

برای رژیم ولایت فقیه که سودای ایجاد "هلال شیعی" را در سر می پروراند، حفظ امکان مُداخله گری و نُفوذ سیاسی و فرقه ای در عراق هدفی کلیدی است. اهمیت عراق برای این سیاست به وِیژه پس از بُحران سوریه و ویران شدن شیرازه های مدنی این کشور به دست اسدها، رژیم ج.ا، روسیه و بُنیادگرایان سُنی، دوچندان گردیده است. این کشور همسایه در استراتژی توسعه طلبانه مُلاها، نقش حلقه اصلی زنجیره "هلال شیعی" را تشکیل می دهد که بدون آن نه فقط نقشه ایجاد کُریدور زمینی تهران – لاذقیه که می بایست پایگاه های سیاسی و نظامی مُلاها در سوریه و لُبنان را تغذیه کند عقیم خواهد ماند، بلکه رژیم ولایت فقیه از یک ابزار نیرومند در کسب هژمونی فرقه ای شیعه در سطح منطقه محروم می گردد.

در همین حال نباید نقش بازدارنده ای که عراق در کشمکش با آمریکا برای حاکمان ج.ا بازی می کند را از یاد برد. آنها از یکطرف وانمود می کنند که نقشی "سازنده" در این کشور دارند و مانع بی ثباتی سیاسی و نیز جولان تروریسم داعشی و القاعده ای می شوند و از طرف دیگر، با تهدید پایگاه ها و مراکز آمریکایی و حملات هُشدار دهنده بدانها، به فشارهای آمریکا در نُقاط دیگر واکُنش نشان داده و آسیب پذیری آن را اخطار می دهند.

آمریکا به نوبه خود با جایگذاری مُدل فرقه ای توزیع قُدرت در عراق و به رسمیت شناختن منافع رژیم فرقه گرای ولایت فقیه در این کشور، سهم مُهمی در پیامدهای مُخرب و تنش زای آن دارد. سیاست کوته نظرانه کاخ سفید به ویژه در به خدمت گرفتن ج.ا در جنگ با داعش در عراق خود را به نمایش گذاشت؛ ابتکاری که به شکل گیری حشد الشعبی و گُسترش نُفوذ نظامی رژیم مُلاها ختم شد. این واقعیت که آنها چگونه بازی روی حساسیتهای آمریکا را فرا گرفته اند را می توان در پرتاب چند موشک به منطقه سبز بغداد همزمان با شدت گرفتن اعتراضهای خیابانی و نیز فراخوان جریده نویس بیت خامنه ای، بازجو حسین شریعتمداری، خطاب به "جوانان مومن و انقلابی عراق" برای "تسخیر سفارت آمریکا" دریافت. ج.ا به این وسیله هُشدار می دهد که اعتراضات توده ای، بی ثباتی و از پایش خارج شدن اوضاع را به دُنبال خواهد داشت. از این رو انتظار می رود حاکمان ج.ا همراه با گُسترش خیزش، برگهای آشوبگرانه دیگری با قُدرت تخریبی بیشتر از آستین بیرون بکشند.

همچون هر نُقطه دیگری که رژیم ج.ا آن را به وجود خویش آلوده، دستگاه حاکم عراق نیز در باتلاق فساد، ناکارآمدی، تبعیض و ستمکاری فرو رفته است. و همچون ایران، جبهه مُقابل این مُناسبات مُنحط در عراق نیز – همانگونه که خیزشهای اخیر نشان می دهد -، سکولار، آزادی طلب و عدالت خواه است. این تضادی پوپا و در حال رُشد است که اسلام سیاسی و نظم فرقه ای آن را در هر کُجا که نشت کرده باشد، برخواهد چید.   

 

 

بازگشت به صفحه نخست