فراسوی خبر... یکشنبه 15 فروردین

خیز باند حاکم برای گروگان گرفتن "میانه روها"

منصور امان

پس از تبلیغات موشکی با خط و تیتر عبری، باند حاکم جمهوری اسلامی همچنان در جهت نمایش قُدرت در برابر غرب و خرابکاری در پروژه نزدیکی جناح میانه حکومت به آن پیش می رود. زمان کوتاهی پس از حمله شدید آقای خامنه ای به طرفهای خارجی به دلیل "عمل نکردن به وعده ها" و "خسارت محض" نامیدن توافُق وین، حُجت الاسلام روحانی نیز از دُوُمین سفر سیاسی - اقتصادی خود به اُروپا در سطح دولتی بازماند.

در حالی که آقای روحانی و تیم او همچنان کوشش می کنند برهم خوردن سفر اُتریش را اقدامی به خواست خود جلوه دهند و برای آن "دلایل امنیتی" می تراشند، باند رقیب هیچ مُشکلی در آشکار سازی مُخالفت خویش با سفرهای خارجی آنها زیر پوشش "بی حاصل بودن" ندارد.

به خوبی فهم پذیر است که آقای روحانی که در پروسه عقب نشینی هسته ای به جایگاه طرف حساب آمریکا و اُروپا بر کشیده شده، مایل نیست جایگاه مزبور را با به وجود آمدن این گمانه که در تعیین سیاستهای حُکومت نقشی حاشیه ای دارد، به خطر بیاندازد. "دلایل امنیتی" یا آنگونه که به تازگی یک وزیر کابینه وی ابراز داشته "موضع عزت، حکمت و مصلحت"، دُعای زیر لبی "دولت تدبیر و..." برای برکنار ماندن از این شر است. ابراز شگفتی میزبانان اُتریشی حُجت اُلاسلام روحانی از دلایل اعلام شده برای لغو سفر وی، به خوبی کارایی اوراد یاد شده را نیز بیان می کند.

در مُقابل، باند ولی فقیه توسُط رسانه های تحت کُنترُل خود و در پیشاپیش آنها، صداوسیمای جمهوری اسلامی، به گونه نمایان توجیهات باند رقیب در این باره را زیر سووال می برد و آگاهانه بر بی پایه گی آنها انگُشت می نهد. شکایت نامه وزیر بهداشت از "رسانه ملی" و "طیفی از رسانه ها" به دلیل "بی اساس جلوه دادن اطلاعیه دفتر ریاست جمهوری"، میزان حرارت و اشتیاق فراوانی که باند ولایت در این رابطه به خرج می دهد را مکتوب کرده است.

آقای خامنه ای و شُرکا به وسیله این تبلیغات، برای طرف حسابهای "نظام" پیرامون علت لغو سفر آقای روحانی شفاف سازی کرده و از این رهگُذر، آدرس نهاد اصلی تصمیم گیری در مُناسبات خارجی را ارسال می کنند. باند حاکم روشن می سازد که بدون به حساب آوردن منافع سیاسی و اقتصادی آن و دریافت امتیازهای مُشخص، جناح میانه حُکومت که مُخاطب غرب در بهبود مُناسبات به شمار می رود، به شتاب فلج و سپس مُنزوی خواهد گردید.

این بازی را باند ولی فقیه با غرب در گذشته نیز با توپ یک دولت "میانه رو" دیگر به گونه موفقیت آمیزی پیش برده است. آقای خامنه ای از دولت حُجت اُلاسلام خاتمی و اصلاحات وعده داده شده وی به مثابه ابزار فشاری برای به دست آوردن امتیازهای گوناگون از پُشتیبانان خارجی آن و سفت کردن چیرگی سیاسی و اقتصادی خود بهره برد. باند حاکم در ازای سکه نقد خارجی، به "مُدره ها" در داخل میدان مانور می داد تا آنها چشم انداز "تغییر از راه تبادُل" را برای شُرکای غربی شان سر پا نگه دارند. پروژه هسته ای یکی از دستاوردهای این دوره است.  

آقای روحانی نیز که کارت مُستقلی برای رقابت در شرایط برابر با باند حاکم ندارد، از پیش شرطهای لازم برای تبدیل شدن به گروگان جناح رقیب برای حل و فصل مسایل خود با غرب برخوردار است. برهم زدن سفر وی به اُتریش و عراق، دریچه این تحوُل را نیمه باز کرده است. هرگاه آمریکا و اُروپا زیر عُنوان کُمک به تحکیم موقعیت "میانه روها" به سیاست مزبور پاداش دهند، گُذار جناح میانه حُکومت به این سمت را کامل کرده اند.      

فاکت این است که ترفندها و چاره اندیشیهای آقای خامنه ای و باند او از موضع ضعف و در حالی که رو به عقب در حال پس نشستن هستند به میدان افکنده می شود. سنگری که باند حاکم از آن شلیک می کند، فقط با چشم پوشی حریفان از تصرُف آن پا برجا می ماند. جناح میانه حُکومت و پُشتیبانان خارجی آنها می توانند انتخاب کنند.  

 

 

بازگشت به صفحه نخست