فراسوی خبر .... یکشنبه ۱۴ مرداد

 

خیزش زحمتکشان و راهکار ضد کارگری وزیر کار رژیم

زینت میرهاشمی

 

جنبش اعتراضی در چند روز گذشته، فوران خشم مردم در برابر گرانی و بروز آشکار نفرت مردمی علیه ساختارهای ارتجاعی رژیم است. رویدادها چنان متحول است که «صدای خیابان» نقش مهمی دارد. حمله مردم به یکی از مراکز جهل و جنایت رژیم و آتش زدن آن و همزمان سر دادن شعارهای هدفمند علیه کلیت رژیم و عملکرد آن در حوزه سیاسی، اقتصادی و بین المللی، پیکره حاکمیت را در چنان گِردابی قرار داده که رهایی اختمالی از آن با پرداخت هزینه های کلان همراه است. برای همین است که هر یک از باندهای جمهوری اسلامی دنبال راهی برای رهایی می گردند.

موضع گیریهای ضد و نقیض و گاه متضاد دسته بندیهای درون قدرت، نمایی از ناتوانی حکومت در مهار خیزشهای مردمی و به هم خوردن تعادل بین نیروهای سرکوبگر و جبش اعتراضی در کف خیابان است. سرپرست معاون سیاسی، امنیتی استاندار البرز مدعی شد که «مطالبات اقتصادی نیست و کاملا ساختار شکنانه است.»

 

حرف یکی از دایناسورهای مجلس خبرگان به نام هاشم بطحایی مبنی بر تامین امنیت ترامپ برای آمدن به ایران و باز بودن راه مذاکره و سخن پراکنیهای نماز جمعه خوانان در مخالفت با هر گونه مذاکره با دولت آمریکا با استناد به خامنه ای بر رد هر گونه مذاکره با آمریکا، نمونه ای از هرج و مرج در حکومت است.

رسول خضری مجلس نشین از پیرانشهر و سردشت، بعد از ناپرهیزی در دادن آمار فقر در ایران گفت:«در یک سال اخیر فقر مطلق در کشور از ۱۲ درصد به ۵۰ درصد افزایش یافته است و نرخ خط فقر به نزدیک ۶ میلیون تومان رسیده است.» (کردپرس ۱۱ مرداد)

یکی دیگر از دایناسورهای مجلس خبرگان ولی فقیه به نام علی حسینی اشکوری پیشنهاد دادن «کارت معیشت» برای کالاهای ضروری و اعلام یک روز به نام اتحاد ملی، به عنوان راه حلی برای خاموش کردن صدای مردم داده که این نیز نمای دیگری از بحران حکومتی است.

 

پرده برداری علی ربیعی وزیر کار رژیم از برنامه دولت در مقابله با افزایش بیکاری در هنگامه بازگشت تحریمها، ادامه همان راهکارها و سیاستهای ضد نیروی کار و ادامه تحمیل ریاضت کشی با نام اقتصاد مقاومتی است. این گونه راهکارها که هزینه کردن از جیب مردم است، خیلی سریع عملی می شود و نه تنها بحران بیکاری را حل نخواهد کرد بلکه به طور مستقیم حقوق اجتماعی کارگران و مزدبگیران در مورد بیمه بیکاری را به نفع سرمایه داران و رانت خواران کاهش خواهد داد.

ربیعی، پیش بینی می کند که با بازگشت تحریمهای آمریکا، یک میلیون شغل در ایران از دست می رود. وی در مقابله با این موج بیکاری، سیاست «تثبیت شغل» را ارائه داده است. بر اساس این سیاست، «به جای پرداخت بیمه بیکاری پول بدهیم فرد در آن صنعت باقی بماند و آن صنعت سر پا بماند ولی اخراجی صورت نگیرد.» این کار نه تثبیت شغل بلکه شکل جدیدی از بیکاری است. این راهکار در حالی اعلام می شود که هزینه مزد کارگر کمترین بخش هزینه تولید در صنایع است.

سرنوشت مردم ایران را نه این راهکارها و حرفهای تاریخ مصرف گذشته پایوران رژیم، بلکه اراده و عزم آنها به شکستن ساختارهای پوسیده نظام و برقراری نظمی نوین تعیین خواهد کرد.

 

 

 
 

 

بازگشت به صفحه نخست