فراسوی خبر... یکشنبه ۱۲ شهریور

سیاست بی نقاب و "مُدافع حرم" بی سر

منصور امان

در همان هنگام که بده و بستان اخیر رژیم جمهوری اسلامی با داعش به یک رُسوایی بین المللی تبدیل گردیده و موجب شکل گرفتن بُحران در مُناسبات آن با عراق شده، جسد یک قُربانی ماجراجویی خارجی حُکومت برای پوشش و توجیه این همسویی دست به دست بین آقای خامنه ای و همدستان نظامی و امنیتی اش در گردش است.   

در سور تبلیغاتی چندش آور حاکمان جمهوری اسلامی گرد جسد بسیجی کشته شده در سوریه، آقای مُحسن حُججی همچنان باید به کسانی که او را به این گرداب خونین افکندند خدمت کند، حتی اگر در پی مرگی فجیع، جان در بدن و سر بر تن نداشته باشد. آقای خامنه ای و شُرکا محل مصرف دیگری برای وی یافته اند که این بار نه در بیابانهای "التنف" در مرز سوریه و عراق بلکه روی میز تشریح سیاست و ایدیولوژی در اُم القُرا نقد می شود.

بی درنگ پس از انتشار خبر کشته شدن بیش از چهل تن از نیروهای گُسیل شده برای دفاع از بشار اسد در منطقه مرزی "التنف" که به گونه شوکه آوری ادعاهای رسمی پیرامون مُداخله "حرم دوستانه" در سوریه را زیر سووال می برد، حاکمان جمهوری اسلامی با سازمان دادن پاتک تبلیغاتی در پی ترمیم خسارت برآمدند. در هیاهوی به پا شده گرد "خیمه حُسین" و "سر بُریده" می بایست چهره بی نقاب سیاست "دفاع از حرم" به حاشیه می رفت و لابه لای مویه های نمدار تراژیک و نعره های دلخراش حماسی گُم می شد.

کمی بعدتر که فاش گردید آقای خامنه ای و شُرکا در یک مُعامله با قاتلان بسیجی نجف آبادی وسایل انتقال آنها به مُجاورت مرزهای عراق را فراهم آورده اند، برای گردانندگان معرکه چاره ای جُز افزایش عیار تبلیغاتی ماجرا برای همسطح سازی آن با رُسوایی باقی نماند؛ هدفی که توسُط غنی سازی تعزیه مجازی با یک جسد واقعی با امکان برگزاری تیاتر خیابانی و مراسم چهلُم و سال و گور گُنبد طراز تامین شد.

اینکه در تابوتی که گردانده می شود بقایای جسد چه کسی جا داده شده را فقط "آقا" و تُفنگچیهایش می دانند. در انتها اما مُحتوی آن نقش زیادی بازی نمی کند؛ در سناریوی دستگاه حاکم رُل تعیین کننده را تصویری دارد که او از این معرکه می سازد تا بر دکه سیاست خارجی بُحران آفرین و مرگ زای خویش بیاویزد.

 

 

بازگشت به صفحه نخست