فراسوی خبر... چهارشنبه ۳ آبان

منصور غُلامی، یک بازی دو سر بُرد برای روحانی

منصور امان

خیز آقای روحانی برای دادن سُکان اداره دانشگاه به یک بوروکرات دوزیستی، پروسه تشکیل دولت توافُقی را یک گام جلوتر برده است. با این انتصاب، وی تمامی پُستهای وزارتی مورد توجُه و درخواست باند حاکم را که اهمیتی امنیتی و اجتماعی دارند، در اختیار آن گذاشته است.

آقای منصور غُلامی یک محصول دیگر تکامُل "اصلاح طلبی" حُکومتی و ورود آن به عصر "اعتدال" است. در این دوره، وِیژگیهایی همچون شناور بودن پرنسیبها و مواضع سیاسی و عمل مُشخص برآمده از آن در شکل میانه بازی سیاسی و کردار مُتقلبانه، با نیرو و صراحتی دوچندان به سطح آمده است. آقای غُلامی با همان حرارتی که در دوران صدارت "دُوُم خُرداد" پیشه "اصلاح طلبی" اش را جدی می گرفت، پس از برگشتن ورق، تعهُدات "اُصولگرایی" اش را نیز به جدیت برآورده است. این دگردیسی شُغلی را دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در روزهای اخیر بارها گُواهی کرده اند.

از این رو، برای مواضع سیاسی آقای غُلامی و برنامه هایش برای دانشگاه نباید وزن زیادی قایل شد. او یک ابن الوقت حرفه ای با انبانی خالی است که توازُن موجود در بالادست آن را پُر می کند. نمونه او به شُمار چندین ده تن را هم اکنون در مجلس مُلاها می توان مُشاهده کرد که نان چرب باند حاکم را در "دوغ" رقیق "اصلاحات" تریت می کنند.

همانگونه که می توان پنداشت، ظُهور پدیده هایی مانند آقای غُلامی و "فراکسیون اُمید" نه تصادُفی و نه مُنحصر به فرد است. بازی دوگانه و فُرصت طلبی، از دیر باز رمز حیات و بقای "اصلاح طلبی" حُکومتی بوده است. ژرفش تضاد "بالا" و "پایین" پس از خیزشهای ۸۸ و "عقب نشینی قهرمانانه"، فقط به این جوهره فضای بیشتری برای خودنمایی داده است.

اُلگو و آموزگار وزیران و وکیلان شارلاتان می تواند حُجت الاسلام مُحمد خاتمی باشد که پیش از انتخابات نُهُمین دوره مجلس مُلاها، شرکت در آن را مشروط به "آزادی زندانیان سیاسی، ایجاد فضای آزاد برای همه و گروه ها و فراهم آوردن ساز و کاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد" ساخت، اما سپس به گونه رقت باری پای صندوق رای رفت. هواداران شگفت زده "اصلاح طلبان" هنوز به گونه بیهوده ای مُنتظر شنیدن توضیحی هستند که آقای خاتمی پس از افشا شدن این رُسوایی وعده اش را داد.

آقای روحانی با این گُزینش راهی را که با عمل نکردن به وعده هایش مبنی بر انتصاب وزیر زن و مُشارکت دادن اقلیتها در دولت آغاز کرده بود، ادامه داده است. از این رو، ادعای مُخالفت آقای خامنه ای با این یا آن نامزد وزارت عُلوم فقط یک بهانه ارزان است. او با یا بدون این مُخالفت، برای حفظ سازش در "بالا"، به سمت "گُشایش فضا" نه در دانشگاه و در نه هیچ نُقطه خطرناک دیگری برای "نظام" حرکت نخواهد کرد.

آقای غُلامی یا "فراکسیون اُمید" برای او یک بازی دو سر بُرد است؛ زیرا از یکسو در شرایطی که جناح میانه حُکومت به دلیل رویکرد آمریکا در مورد "برجام" به موضع دفاعی رانده شده، می تواند با تقویت محورهای مورد توافُق، برای آن فضای تنفُس فراهم کند و از سوی دیگر، پروژه مُدیریت "اصلاح طلبان" و دگردیسی سیاسی، تشکیلاتی و پرسنلی آنها را در میان خُشنودی باند حاکم به پیش ببرد.

دانشگاه برای زنده بودن و تحرُک داشتن به مُجوز وزارتی آقای روحانی نیازی ندارد و اکنون کمتر از هر زمان دیگر! چرا که او توسُط گُزینش آقای غُلامی، همه کسانی را که به تغییر از مسیر دولت اش اُمید بسته بودند یا به انگیزه ها و نقشه های او توهُم داشتند نیز به جبهه مُقاومت و مُبارزه کشانده است.

 

 

بازگشت به صفحه نخست