فراسوی خبر... سه شنبه ۲ شهریور

دفاع" اصلاح طلبان" از کُشتار زندانیان و حمله امنیتی به احمد مُنتظری

منصور امان

"اصلاح طلبان" جمهوری اسلامی که تاکنون در برابر انتشار سند تازه ای از جنایت کُشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ سُکوت کرده بودند، اینک زیر فشار بازتاب گُسترده آن، به مصلحت خود دیده اند که بدان واکُنش نشان دهند. حال اگر کسی می پندارد که این باند حُکومتی دستکم در این مورد آشکار و به خون آغشته که شوربختانه هیچ حُفره ای برای توجیه و بندبازی تقدیم نمی کند از تبهکاری "نظام" فاصله می گیرد، موسسه حُجت الاسلام مُحمد خاتمی با کمال میل او را از این توهُم بیرون می آورد.

مُدیرعامل "بُنیاد یاران"، یک اُتاق فکر اصلاح طلبان حُکومتی که توسُط آقای خاتمی تاسیس شده است، به گونه رسمی به سُکوت و به ظاهر بی طرفی طیف مزبور پایان داده و دفاع آن از جنایت مزبور را اعلام داشته است. این اقدام پس از آن صورت گرفت که یک تریبون نظامی - امنیتی (خبرگُزاری فارس)، با لحنی تهدید آمیز از "چپهای خط امامی" سووال کرد "چرا از امام خُمینی در مُقابل مُنتظری دفاع نمی کنند؟".

آقای جواد امام کُشتار دسته جمعی هزاران زندانی را "کاملا قانونی" مُعرفی کرده و این داوری را با "جُرم مغفول مانده و اعمال مُجرمانه در حین تحمُل کیفر" مُدلل کرده است. "اصلاح طلب" حُکومتی به دلایل فهم پذیر توضیح نداده که چگونه آیت الله خُمینی و دژخیمان مامور شده او "جُرم مغفول" هزاران تن را یکباره و همزمان کشف کردند. او همچنین برشماری "اعمال مُجرمانه"ای که اسیران در زندان و "در حین تحمُل کیفر" مُرتکب شده بودند و چندان بُزُرگ بوده که فقط با اعدام و چوبه دار کیفر می یافته است را به مُخاطبان بدهکار مانده است.

بلاهت ورم کرده ای که از روزنه های این وصله پینه ناشیانه حُقوقی بیرون زده، گویا بر اُتاق فکر آقای خاتمی نیز آشکار بوده است، زیرا کمی جلوتر ایده توجیه جنایت را واگذاشته و شانس خود را با بیگناه جلوه دادن جنایتکار امتحان کرده است. موفقیت "جواد امام" در اینجا هم چندان چشمگیر نیست و در همان سطح عقلی پیشین حرکت می کند. او مُدعی شده است که علت صُدور فرمان قتل زندانیان از سوی آقای خُمینی، "گُزارشهایی است که به ایشان داده شده".

این تازه ترین و - مُنصفانه باید گفت – مُبتذل ترین توجیهی است که تاکنون برای شُستن خون از دست آیت الله خُمینی روی بساط ماله کشهای "دوران طلایی" گذاشته شده. حتی اگر فرض بر این گرفته شود که ریش آقای خُمینی را اطرافیانش در دست داشته اند و آنها او را به این سمت کشانده اند، این باز هم نه انرژی و پتانسیل تبهکارانه وی در صُدور فرمان هزاران قتل به هر بهانه ای را می پوشاند و نه او را که حلقه اول در ارتکاب یک جنایت دسته جمعی بوده، تبریه می کند.

مُدیر بُنگاه آقای خاتمی فقط به صُدور گُواهی ایستادن "اصلاح طلبان" در صف قاتلان دیروز اکتفا نکرده، بلکه با پرونده سازی برای آقای احمد مُنتظری به مدد کُدهای عاریتی دستگاه امنیتی "نظام"، وفاداری بی گُسست و فعال این طیف حُکومتی به آیین سرکوب و کُشتار را به امام و عاملان مُعاصرش نیز یادآور شده است.

موضعگیری "یاران" کُشتار ۶۷ بار دیگر به همگان نشان داده است که دفاع باند "اصلاح طلب" از سرکوب مُخالفان، دگراندیشان، اقلیتهای ملی و دینی، زنان و جُز آنها، بسا فراتر از یک اجبار برای بقای سیاسی است. "اصلاح طلبان" خود برای بقا و حفظ چشم انداز قُدرت سیاسی به این سرکوب نیاز دارند و مُدافع آن هستند.

 

 

بازگشت به صفحه نخست