آموزش و پرورش رانتی، طبقاتی و ترک تحصیل به علت فقر زینت میرهاشمی
تحصیل رایگان از اولیه ترین حقوق انسانی است که متاسفانه در ایران امروز و در جمهوری اسلامی معنایی ندارد. در حکومت رانت خوار و فاسد، نظام آموزش و پرورش به یک نهاد رانتی تبدیل شده است. علاوه بر طبقاتی بودن و عدم فرصتهای برابر کودکان و جوانان از نظر مالی و امکانات تحصیلی، نظام آموزشی نه بر اساس توانائیهای علمی فرهنگیان و دانش آموزان بلکه بر اساس دوری و نزدیکی به هرم قدرت ساماندهی می شود. این نظام رانتی از نظر استخدام کادرهای آموزش و پرورش و دسترسی به تحصیلات عالیه بر اساس تبعیض استوار است. بسیاری از معلمان و کادرهای فرهنگی در زندان هستند، تهدید به بیکاری می شوند و جای آنها را به آخوندهای مفتخوار و طلبه های بسیجی می دهند که هم در سرکوب دانش آموزان نقش بازی کنند و هم فرهنگ آموزشی ارتجاعی رژیم را تبلیغ کنند. بعنی مغزها را شستشو دهند.استخدام طلاب در «طرح امین» آموزش و پرورش بدون آزمون و برخورداری از مزد و امکانات در همین ردیف اشت.
میزان پیشرفت و توسعه یافتگی در نظام آموزشی یک کشور، به کیفیت امکانات تحصیل عمومی و دسترسی عادلانه و فرصتهای برابر بستگی دارد. دسترسی به امکانات تحصیلی و استخدامی در امر آموزش و پرورش در ایران، نه بر پایه عدالت و شایستگیهای علمی و اخلاقی، بلکه بر اساس امتیازهای خاص، سهمیه حکومتی، روابط انحصاری اقتصادی و سیاسی با نهادها و مافیای حکومتی و... است. از این منظر، در آغاز هر سال تحصیلی ما با بازتولید چرخه فقر، نابرابری و توزیع ناعادلانه منابع و فرصتها در امر آموزش و پرورش و در نتیجه گروه انبوهی از تحصیل بازمانده و یا مجبور به ترک تحصیل می شوند. دستاورد این گونه آموزش و پرورش که حکومت نقش کنترل آن را دارد، افزایش چرخه فقر بین نسلی خواهد بود. به گفته محسن گلستانی، رئیس اتحادیه صنف نوشت افزار تهران: «در سال تحصیل ۱۴۰۳، دستکم ۷۵۰ هزار کودک و نوجوان، در شهرهای مختلف ایران، به علت مشکلات اقتصادی و فقر مجبور به ترک تحصیل شدند... از میان این ۷۵۰ هزار نفر، تعداد ۱۵۰ هزار نفر از اتباع بیگانه، هستند.» در رابطه با تاثیر فقر بر کودکان که یکی از علتهای ترک تحصیل آنها است، بر اساس گزارش روزنامه شرق در روز ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، گزارش داد که: « تنها ۱.۷درصد از خانوارهای ایرانی مصرف روزانه پروتیین دارند، درحالیکه ۲۶.۹ درصد، اساسا هیچ پروتیینی مصرف نمیکنند. در میان خانوادههایی که سرپرستشان بیکار یا دارای شغل موقت است، ۹۳ تا ۹۵درصد به طور کامل یا تقریبا کامل فاقد مصرف پروتیین هستند... تنها ۲درصد از کودکان مصرف روزانه لبنیات دارند و نیمی از آنها اصلا لبنیات دریافت نمیکنند. حتی در خانوادههایی که سرپرستشان شغل ثابت دارد، هیچ کودک لبنیات خوری بهصورت روزانه دیده نشده است... به گفته مدیر کل مطالعات وزارت تعاون، تا سال ۱۴۰۲، بیش از ۵۷ درصد جمعیت ایران دچار درجاتی از سوتغذیه بودهاند که ۱۴.۵ میلیون تن از آنها کودک اند. درحالی استاندارد جهانی برای مصرف لبنیات سالانه ۲۵۰ کیلوگرم است، که سرانه مصرف در ایران به ۷۰ تا ۸۰ کیلوگرم رسیده است. همچنین، سرانه مصرف روزانه گوشت در ایران، تنها ۳۵ گرم است؛ یعنی کمتر از نصف استاندارد جهانی (۷۵ گرم)...». طبق داده های آماری وزارت آموزش و پرورش «در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، ۹۰۲ هزار و ۱۸۸ کودک در مقاطع مختلف تحصیلی از تحصیل بازماندهاند که این رقم در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به ۹۲۸ هزار و ۷۲۹ کودک رسیده است.» (ایسنا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) با توجه به کودکان محروم در مناطق مرزی و یا کودکان بدون شناسنامه، آمار حقیقی بسیار بیشتر از داده های این وزارتخانه است. جایگاه سهمیه آموزش و پرورش و یا بهداشت عمومی در سهمیه بندی بودجه سالانه نسبت به بودجه نهادهای وابسته به حکومت، سقوط نظام آموزش و پرورش را نشان می دهد. برای نمونه: اختصاص بودجه های کلان به نهاهای خاص وابسته به حکومت و امپراطوری خامنه ای؛ سازمان تبلیغات اسلامی، نهادهای ترویج دین حکومتی، صدا و سیمای رژیم و... همواره افزایش داشته و بودجه های مربوبط به آموزش و پرورش و خدمات اجتماعی با کاهش رویرو بوده است. «جمع بودجه نهادهای خاص به حدود ۸۴ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان میرسد؛ رقمی معادل ۶ برابر بودجه دانشگاه تهران (با بودجه ۶۵۰۰ میلیارد تومان) و بیش از ۱۰ برابر بودجه سازمان محیط زیست (با بودجه ۸۰۰۰ میلیارد تومان)» (روزیاتو ۱۸ شهریور ۴۰۴) اختصاص بودجه به نهادهای خاص در قانون بودجه، که در این آمار به حدود ۸۴ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان اشاره شده، شامل بخشی از دستگاه تبلیغات دین و فرهنگ ارتجاعی حکومتی در برابر آموزش و پروش علمی و مدرن طبق استانداردهای جهانی است. «مجمع جهانی اهل بیت، ۲۹۱ میلیارد تومان، مجمع تقریب مذاهب ۱۴۱ میلیارد تومان، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۹۱۴ میلیارد تومان، شورای عالی حوزههای علمیه ۸۸۶۱ میلیارد تومان، مرکز خدمات حوزههای علمیه ۱۴۰۹۷ میلیارد تومان، موسسه امام خمینی (مربوط به آیتالله مصباح) نزدیک به ۵۰۰ میلیارد تومان؛ جامعهالمصطفی ۱۷۵۵ میلیارد تومان، سازمان تبلیغات اسلامی نزدیک به ۶۲۵۸ میلیارد تومان، ستاد امر به معروف و نهی از منکر ۲۵۹ میلیارد تومان، نهادی به اسم قرب بقیه الله ۱۹۵۴ میلیارد تومان، صداوسیما ۲۹ هزار میلیارد تومان، وزارت ارشاد ۱۴ هزار میلیارد تومان، آستان حضرت امام خمینی ۳۱۰ میلیارد تومان، دبیرخانه شورای عالی انقلاب ۱۰۴۳ میلیارد تومان، ستاد اقامه نماز ۱۳۸ میلیارد تومان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی ۱۶۳۷ میلیارد تومان، مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت ۳۷۱ میلیارد تومان، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ۱۴۳۱ میلیارد تومان، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ۳۳۲ میلیارد تومان، موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی ۳۰۱ میلیارد تومان، پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی ۱۳۵ میلیارد تومان، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ۲۷۱ میلیارد تومان و مرکز رسیدگی به امور مساجد ۱۵۱ میلیارد تومان بودجه میگیرند که جمع کل آنها تقریباً ۸۴ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان میشود...» (سایت روزیاتو، ۱۸ شهریور ۱۴۰۴) پیرامون جهش بودجه نهاد های خاص رسانه «هم میهن» در شماره روز سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ نوشت: «بودجه تعدادی از نهادها طی ۶ سال؛ از ۳۵۹ تا ۹۶۱۶ درصد افزایش داشته است.». به گفته یکی از اعضای کمیسیون برنامه ریزی و بودجه مجلس ارتجاع: «بر اساس تازهترین گزارش دیوان محاسبات، شرکتهای دولتی در سال ۱۴۰۲ با زیان خالص ۹۵ هزار و ۹۶۶ میلیارد تومانی مواجه شده اند. آمارها نشان می دهد تنها ۵۲ درصد از ۳۴۲ شرکت دولتی سودآور بودهاند و ۴۰ درصد با زیان عملیاتی روبرو شدهاند.» (صفحه اقتصاد، ۱۷ شهریور ۱۴۰۴) رژیم فاسد برای جبران کسری بودجه بعد از دست درازی به صندوق توسعه ملی به محروم کردن میلیونها نفر از یارانه ها پرداخت. حذف یارانه های حدود 8 میلیون نفر که شامل دهکهای پایین حتا کارگران هم شده است. بر اساس مصوبه مجلس ارتجاع از کسانی که درآمد سرانه شان از ۱۰ میلیون تومان بعد از کسری هزینه اجاره مسکن می گذرد، در دهکهای حذف یارانه قرار می گیرند. این تصمیم در حالی است که خط فقر از ۵۰ میلیون تومان گذشته است. همزمان بسیاری از کالاها شامل ارز ترجیحی نخواهند شد و با قیمت آزاد در بازار به فروش خواهند رسید. حذف یارانه ها نه برای تقویت قدرت خرید دهکهای پایین تر بلکه برای کاهش کسری بودجه دولت و به سود افزایش هزینه های سپاه پاسداران و نهادهای نظامی است.
سیمای فقر و تنگدستی در رسانه های حکومتی آموزش و پرورش در ایران تحت نظام ولایت فقیه، عدالت آموزشی به یک رویای دست نیافتنی تبدیل شده است. رسانه «اقتصاد آینده» در شماره روز یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ نوشت: «بازار مهر که سالها با بوی دفتر نو؛ مداد رنگی و شوق خرید نخستین کیف مدرسه آمیخته بود ابن روزها رنگی تلخ به خود گرفته است. قیمتها به قدری بالا رفته که خرید یک بسته مداد یا چند دفتر ساده برای بسیاری از خانواده ها با حذف اقلام ضروری و گاهی چشم پوشی از خواسته های کوچک فرزندان منتهی می شود.» در همین رابطه تیتر رسانه «رویش ملت» در شماره روز شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ چنین است: «هزینه لوازم التحریر 8 میلیون تومان شد، درس خواندن در تهران لاکچری شد». در همین روز رسانه «اقتصاد پویا» از «گرانی لوازم التحریر در آستانه بازگشایی مدارس» خبر داد و نوشت: «سال تحصیلی جدبد آغاز شده اما خرید لوازم التحریر برای دانش آموزان تبدیل به یک کابوس اقتصادی شده است.» علی رضا عسگریان، کارشناس اقتصادی می گوید: «بر اساس مبنای فقر شدید ریالی، بیش از ۷ میلیون نفر زیر خط فقر شدید غذایی قرار می گیرند» (آفتاب نیوز ۲۴ شهریور ۱۴۰۴) رسانه حکومتی «خوب» در شماره روز یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۴ پیرامون عدالت آموزشی در سایه تجاری سازی مدارس و مافیای کنکور نوشت: «واقعیت تلخ این روزها نشان می دهد که مدارس دولتی که روزگاری محل پرورش بخش عمده ای از نخبگان کشور بود؛ امروز از چرخونه رقابت برترینهای کنکور عقب مانده است.» حق تحصیل رایگان و عدالت آموزشی از جمله حقوق بشر و سلامت نسلهای آینده است. این امکان در ساختار فاسد رژیم حاکم برکشور عملی نخواهد شد. این امر از وظایف ایرانیانی است که برای ایرانی دمکراتیک و جدایی دین از دولت و آموزش علیه استبداد دینی مبارزه می کنند.
نبرد خلق شماره ۴۹۴ - سه شنبه اول مهر ۱۴۰۴ برابر با ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵
|